پایان امپراتوری روسیه بر میادین نفتی عراق / چگونه آمریکا رقیب را در خلیج فارس فلج کرد؟
بحران میدان قرنه غربی ۲ به طور ناگهانی ایجاد نشد، بلکه تحولات حاصل از آن نتیجه مستقیم درهمتنیدگی تحریمهای غرب علیه روسیه با سیاستهای نفتی بغداد است.
به گزارش تجارت نیوز، در ۸ دسامبر، دو مقام نفتی عراق تایید کردند که عملیات میدان نفتی قرنه غربی ۲ در جنوب عراق به طور ناگهانی متوقف شده است. به گفته مقامات، «دلیل تعطیلی، نشتی در خط لوله صادرات است.» اما تعداد کمی از افراد در راهروهای انرژی بغداد این داستان را باور کردند. در روزهای قبل، اکسونموبیل بیسروصدا به وزارت نفت عراق نزدیک شد و از خواست خود برای خرید اکثریت سهام لوکاویل روسیه در این میدان نفتی عظیم را مطرح کرد. آنچه در پی آن رخ داد، سلسلهای از وقایع با دقت برنامهریزی شده بود: اعلام وضعیت «فورس ماژور» توسط لوکاویل، تعلیق پرداختها توسط بغداد و دعوت آشکار از شرکتهای آمریکایی برای مداخله.
آنچه ممکن است در ظاهر به مانند یک اختلاف فنی یا قراردادی به نظر برسد، در واقع تلاشی حسابشده برای قطع استراتژیکترین شریان انرژی روسیه در عراق، تنها چند ماه پس از آن است که واشنگتن برای به حاشیه راندن مسکو در سطح جهانی خیزی جدی برداشته است.
وقتی تحریمها به تنها گزینه آمریکا تبدیل میشود!
بحران میدان قرنه غربی ۲ به طور ناگهانی ایجاد نشد، بلکه تحولات حاصل از آن نتیجه مستقیم درهمتنیدگی تحریمهای غرب علیه روسیه با سیاستهای نفتی بغداد است.
در سال ۲۰۲۲، پس از تشدید جنگ در اوکراین، ایالات متحده و اتحادیه اروپا مجموعهای از تحریمها را علیه شرکتهای روسی فعال در بخش انرژی و نفت اعمال کردند، از جمله محدودیتهایی بر تامینمالی پروژهها، ممنوعیت تامین تجهیزات فنی و محدود کردن تراکنشهای بانکی بینالمللی، که عملا شرکتهای بزرگ نفتی روسیه خارج از کشور را فلج کرد. لوکاویل، که زمانی اپراتور بلامنازع دومین میدان نفتی بزرگ عراق بود، به طور فزایندهای در تامینمالی یا تجهیزات مورد نیاز برای ادامه عملیات ناتوان شد.
در ماه نوامبر، این شرکت روسی به وزارت نفت عراق اطلاع داد که دیگر نمیتواند به تعهدات قراردادیاش عمل کند. بغداد با سرعت پاسخ داد. وزارتخانه تمام پرداختهای نقدی و غیرنقدی برنامهریزی شده به این شرکت را به حالت تعلیق درآورد و بارگیری نفت از این میدان را متوقف کرد، دو کنشی که نشان میدهد این بحران از یک مشکل فنی صرف به یک اختلاف مالی و اداری تحت فشار خارجی تبدیل شده است.
دولت خود برای پرداخت موقت حقوق کارگران این میدان مداخله کرد تا ادامه تولید را تضمین کند، گزارهای که نشان دهنده میزان تنش و فشار ناشی از محدودیت عملیات این شرکت روسی است.
اعلام وضعیت اضطراری توسط لوکاویل نشانه روشنی از فروپاشی توانایی این شرکت برای فعالیت در محیطی بود که توسط تحریمهای غرب فلج شده و ادامه فعالیت آن در عراق را تقریبا غیرممکن میکرد. در این میان به طور مشخص تحریمهای ایالات متحده و بریتانیا به عنوان ابزاری سیاسی برای تنظیم مجدد نفوذ در بخش انرژی عراق مورد استفاده قرار گرفتهاند و یکی از مهمترین میدانهای نفتی و منابع مرتبط با آن را به هدف مستقیم سیاستهای بازسازی غرب تبدیل کردهاند.
چرایی اهمیت میدان قرنه
میدان قرنه غربی ۲ با تولید نزدیک به نیم میلیون بشکه در روز – حدود ۱۰ درصد از کل تولید عراق – یکی از بزرگترین میادین جهان و سنگ بنای درآمد ملی عراق است و تولید آن تقریبا ۰.۵ درصد از نفت جهانی را تشکیل میدهد. از زمان امضای قرارداد عملیاتی میان این میدان با لوکاویل در سال ۲۰۰۹، شرکت روس ۷۵ درصد از سهام عملیاتی این میدان را در اختیار داشته است. چنین کنترلی به مدیریت فنی محدود نبود، بلکه به روسیه فرصت داد تا در یکی از مهمترین منابع انرژی عراق نفوذش را گسترش دهد.
حضور روسها همچنین به عنوان وزنه تعادلی در برابر تسلط ایالات متحده بر بخش انرژی عراق پس از سال ۲۰۰۳ که تحت سلطه شرکتهای غربی مانند BP و Shell بود، عمل میکرد. این میدان یکی از ارکان صادرات نفت عراق است و کنترلش به موضوعی فراتر از سودآوری یا کارایی عملیاتی تبدیل شده است. مدیریت این منبع حیاتی به معنای توانایی کنترل میزان تولید و صادرات و در نتیجه تأثیرگذاری بر درآمدهای ملی و کسری یا مازاد بودجه دولت است.
از همین رو هرگونه تغییر در ساختار دولت، همانطور که امروز با فشار تحریمهای غرب بر لوکاویل شاهدیم، فضا را برای بازآرایی نفوذ در داخل کشور هموار میکند و بغداد را با گزینههای محدودی بین حفظ مشارکت روسیه یا تعامل با شرکای غربی که از نفوذ سیاسی و اقتصادی بینالمللی برخوردارند، مواجه میسازد. بنابراین، حذف لوکاویل صرفاً به محدودیتهای فنی یا مالی مربوط نمیشود؛ بلکه مقولهای است که به ایجاد توازن مجدد در نفوذ مربوط میشود ، گزارهای که جایگاه روسیه در غرب آسیا را تضعیف میکند.
تاریخچهای کوتاه از یک بازی طولانی
حضور لوک اویل در عراق به دوران صدام حسین باز میگردد، زمانی که این شرکت حق توسعه میدان قرنه غربی را دریافت کرد، اما تحت فشار ایالات متحده در آستانه حمله سال ۲۰۰۳ از این کشور اخراج شد. پس از سالها مذاکره، مسکو در سال ۲۰۰۹ با توسل به قرارداد خدمات اصلاحشده دوباره وارد این میدان شد. از آن زمان، لوکاویل سرمایه قابل توجهی را به ساخت زیرساختها، آموزش و گسترش اختصاص داده و به افزایش تولید میدان قرنه غربی ۲ کمک کرده تا این میدان نزدیک به ۴۸۰ هزار بشکه در روز تولید کند. اما موفقیت این شرکت، آن را به یک هدف نیز تبدیل کرد. با افزایش تنشها بین مسکو و واشنگتن، بخش نفت عراق به میدان نبرد دیگری تبدیل شد.
فشار اخیر بر لوکاویل، بر فعالیت دو دههای این شرکت که بعد از خروج اجباریاش دوباره آغاز شد، اکنون به واسطه پاکسازی آرام به پایان رسید.
برخلاف دیگر غولهای انرژی روسیه مانند روسنفت یا گازپروم که حضورشان در عراق محدود است، لوکاویل پروژه شاخص روسیه در غرب آسیا است. به همین دلیل از دست دادن آن هم نمادین است و هم مادی. اعلام اکسونموبیل به عنوان جایگزین احتمالی در نهایت به این دلیل است که واشنگتن هژمونی انرژی خود را در منطقهای که برای استراتژی جهانیاش محوری است، تضمین کند.
بنابراین، کنترل بالقوه این میدان توسط شرکتهای آمریکایی محدود به مدیریت تولید نیست، بلکه به واشنگتن تقریبا تمام اهرمها را برای نفوذ در بخش انرژی عراق با تقسیم درآمدها و صادرات خواهد داد. این اقدام به وضوح نشاندهنده کاهش نفوذ مستقیم روسیه در بخش نفت عراق است، و لوکاویل به عنوان یک منبع کلیدی منافع مسکو و به عنوان بخشی از تغییرات گستردهتر در مدیریت بخش نفت این کشور در چارچوب مبارزه بینالمللی برای منابع و سرمایهگذاریها، غایب است.
برندگان و بازندگان
بحران میدان قرنه غربی ۲، ذینفعان و تلفات سیاستهای نفتی در حال تغییر عراق را آشکار کرده است. بزرگترین برنده واشنگتن است که اکنون شرکتهایش را برای کنترل میدانی با تولید تقریبا نیم میلیون بشکه در روز آماده میکند.
چنین سیاستی علاوه بر تامین نفت، بستر را برای نفوذ بر خطوط مالی عراق، تصمیم سازی در حوزه سرمایهگذاری و مشارکتهای خارجی را نیز فراهم میکند. پیش از این، محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق، غول انرژی آمریکایی یعنی شورون را در مذاکرات مربوط به میدان نفتی نصیریه درگیر کرده؛ اقدامی که به طور گسترده به عنوان مکمل ورود اکسونموبیل تلقی میشود. برای روسیه، این فعل و انفعالها ضربهای بسیار بزرگ است. خروج لوکاویل به این معنی است که مسکو مهمترین جایگاه انرژی خود را در عراق واگذار کرده است. این اقدام پس از شکستهای مشابه در سوریه، جایی که روسیه از پروژههای بزرگ بازسازی و انرژی کنار گذاشته شده، صورت میگیرد. با توجه به اینکه شرکتهای کمی قادر به جایگزینی مقیاس و نفوذ لوکاویل هستند، حضور کرملین در بازی انرژی خلیج فارس رو به کاهش است.
این ضررها همچنین هشداری به سایر شرکتهای انرژی روسی است که در محیطهای رقابتی فعالیت میکنند: این نهادها بدون حمایت قانونی و آزادی عمل مالی که زمانی از طریق مشارکتهای بینالمللی ارائه میشد، در برابر جنگ اقتصادی هماهنگ آسیبپذیر هستند. عراق که زمانی به عنوان یک گره کلیدی در کریدور انرژی اوراسیای روسیه قلمداد میشد، امروز به سرعت در حال تبدیل شدن به ستونی غربی است.
با این حال برای عراق، تصویر مبهمتر است. مزیت حاصل از چنین فرایندی قابل اعتنا است؛ اما هزینه بلندمدت ممکن است بسیار باشد: وابستگی عمیقتر به شرکتهای غربی، کاهش حاکمیت بر تصمیمات انرژی و تکرار الگوهای پس از سال ۲۰۰۳ که در آن شرکتهای چندملیتی خارجی دستور کار نفتی عراق را دیکته میکردند.
آیا مسکو از عراق دست کشید؟
تغییرات در قرنه غربی ۲ همچنین این سوال را مطرح میکند: آیا روسیه به طور کامل از غرب آسیا عقبنشینی کرده است؟ در پاسخ باید گفت که اولویتهای استراتژیک مسکو تغییر کرده است. با توجه به اینکه جنگ اوکراین منابع این بازیگر را به شکلی منفی متاثر کرده و سیاست خارجیاش را تغییر داده، عراق ممکن است دیگر در اولویت روسها نباشد.
این برداشت با عقبنشینیهای اخیر روسیه در حوزه انرژی نه تنها در عراق و سوریه، بلکه در شرق مدیترانه و مصر نیز تایید میشود. حال اینکه آیا اینچنین فرایندی توقف تاکتیکی است یا عقبنشینی استراتژیک بلندمدت، هنوز مشخص نیست. اما آنچه واضح است ایالات متحده منتظر نمیماند. این کشور با تکیه بر قرنه غربی ۲ به عنوان آخرین دستاورد، در حال ترسیم مجدد نقشه انرژی عراق، آن هم با سرعتی قابل توجه است.
- برچسب ها:










