وقتی قهرمانان ملی ایران زمان اشکانیان بر سرزمین حکومت می‌کردند!

  • توسط: admin


حکومت اشکانیان، دوره‌ای مملو از حماسه‌ها و مقاومت‌های شکوهمند در برابر قدرت‌های خارجی بود. در این دوران، ایران در اوج شکوه خود توانست در برابر بزرگ‌ترین تهدیدهای عصر، از جمله امپراتوری روم، مقاومت کند. این مقاومت را مدیون شاهان، سرداران و فرماندهانی بود که با شجاعت، تدبیر و عشق به میهن، از استقلال و تمامیت ارضی این سرزمین دفاع کردند. در میان آن‌ها، نام‌هایی چون ارشک، مهرداد بزرگ و سورنا همچون ستارگانی درخشان در تاریخ نظامی ایران به عنوان قهرمانان ملی به چشم می‌خورد. در این مقاله به داستان زندگی و نبردهای آنان، به ویژه نبردهای برجسته‌ای که از آن‌ها به یاد مانده، می‌پردازیم. با ویجیاتو همراه باشید.

ارشک: رهایی‌بخش ایران از سلوکیان

سده‌های سوم و چهارم پیش از میلاد، دوران سختی برای ایران بود. پس از حمله اسکندر مقدونی و سقوط امپراتوری هخامنشی، ایران به بخشی از امپراتوری عظیم و دست‌نشانده سلوکیان تبدیل شده بود. سلوکیان که وارثان اسکندر بودند، با سیاست‌های استبدادی خود، فرهنگ و هویت ایرانیان را به چالش کشیده بودند. اما در دل این سرزمین، مردمانی هنوز به آرمان‌های استقلال و مقاومت پایبند بودند. این مردمان که در منطقه خراسان، پارتیان، سکونت داشتند، همیشه به خاطر سواره‌نظام چابک و شجاعشان معروف بودند.

اشک اول، یکی از سرداران و رهبران قبایل پارتی بود که این وضعیت را دیگر تحمل‌ناپذیر می‌دانست. او از تبار اشراف و خاندان‌های محلی پارتی برخاسته بود و همواره در دلش آرزوی استقلال و آزادی ایران را پرورش می‌داد. در سال 247 پیش از میلاد، اشک با قیامی بزرگ علیه حکومت سلوکیان به‌پا خاست. در آن دوران، سلوکیان که درگیر جنگ‌ها و منازعات داخلی و خارجی بودند، کمتر به نواحی شرقی ایران توجه داشتند. این وضعیت فرصتی طلایی به اشک داد تا نیروی خود را بسیج کند.

با قیام اشک و متحدانش، بخش‌های شرقی ایران به سرعت از زیر یوغ سلوکیان خارج شد. او توانست سرزمین‌های پارت، هیرکانی و مناطق اطراف آن را به کنترل خود درآورد. با این اقدام، اشک اول اولین گام را برای احیای یک امپراتوری ایرانی مستقل برداشت. این قیام نه تنها یک مبارزه نظامی بود، بلکه سرآغازی برای احیای هویت و فرهنگ ایرانی نیز به‌شمار می‌رفت.

ارشک و پیروزی در نبردهای حماسی و بنیان‌گذاری شاهنشاهی

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های اشک، تاکتیک‌های نظامی هوشمندانه او بود. او به خوبی می‌دانست که ارتش‌های سنگین سلوکیان در نبردهای مستقیم به‌ سختی شکست خواهند خورد. بنابراین، از تاکتیک‌های چریکی و نبردهای کوچک اما موثر استفاده کرد. سواره‌نظام پارتی که در سرعت و قدرت تاکتیک‌هایش مشهور بود، به نیرویی مخوف برای سلوکیان تبدیل شد. این سواره‌نظام چابک، با ضربات سریع و ویرانگر به ارتش‌های سنگین سلوکی هجوم می‌بردند و پیش از آنکه دشمن بتواند واکنشی نشان دهد، ناپدید می‌شدند.

پس از چندین نبرد حماسی، اشک موفق شد سلوکیان را به‌طور کامل از خراسان و نواحی اطراف بیرون براند. او سپس هکاتم‌پلیس را به عنوان پایتخت نخستین شاهنشاهی اشکانی برگزید و با تاج‌گذاری خود، اعلام استقلال کرد. اشک اول به عنوان نخستین شاه اشکانی، نه تنها آغازگر یک امپراتوری جدید بود، بلکه نمادی از بازگشت قدرت ایرانیان پس از سال‌ها تحت سلطه بیگانگان شد. این تاج‌گذاری، نقطه عطفی در تاریخ ایران محسوب می‌شود؛ زیرا اشک با این اقدام، به‌طور رسمی امپراتوری پارتیان را که بعدها به عنوان امپراتوری اشکانیان شناخته شد، پایه‌گذاری کرد.

فرهنگ و هویت ایرانی در دوران ارشک

اشک اول تنها یک فرمانده جنگی نبود؛ او با درک عمیق از هویت و فرهنگ ایرانی، سعی کرد تا میراث کهن ایران را که در دوران سلوکیان در خطر نابودی بود، احیا کند. او نه تنها از زبان و آداب‌ و رسوم ایرانی حمایت کرد، بلکه برای بازگشت ساختارهای قدیمی شاهنشاهی ایران تلاش کرد. تحت فرمان او، هنرمندان و نویسندگان ایرانی مورد حمایت قرار گرفتند و فرهنگ پارسی دوباره در میان مردم رونق یافت.

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای اشک، بازگرداندن روحیه استقلال و هویت ایرانی بود. او با تکیه بر ارزش‌های بومی و ناسیونالیسم ایرانی، توانست مردمان این سرزمین را که سال‌ها تحت سلطه سلوکیان بودند، به مقاومت و اتحاد در برابر دشمنان خارجی ترغیب کند. در این دوران، آیین‌های کهن ایرانی و میراث فرهنگی هخامنشیان دوباره در ایران زنده شد و اشک سعی کرد آن‌ها را به‌عنوان بخشی از هویت ملی ایران بازسازی کند. اشک اول را می‌توان به حق پدر استقلال ایران دانست. او با بنیان‌گذاری شاهنشاهی اشکانی، راهی را آغاز کرد که ایران را از سلطه بیگانگان رهایی بخشید و زمینه‌ساز ظهور طولانی‌ترین دودمان در تاریخ ایران شد.

مهرداد بزرگ: شاهنشاه افسانه‌ای ایران باستان

مهرداد دوم یا مهرداد بزرگ، به عنوان یکی از توانمندترین و پرنفوذترین شاهان ایران در دوران اشکانی شناخته می‌شود و به دلیل اقتدار، هوش سیاسی و توانایی‌های نظامی‌اش، از او به عنوان «مهرداد بزرگ» یاد می‌شود. دوران حکومت او از حدود 124 تا 88 پیش از میلاد، یکی از درخشان‌ترین دوره‌های تاریخ ایران است که با پیروزی‌های نظامی، اصلاحات داخلی و گسترش مرزهای شاهنشاهی اشکانی همراه بود. نام او با شکوه و جلال نظامی و دیپلماسی در تاریخ جاودان شده است.

دوران زمامداری مهرداد: عصر قدرت و ثبات

زمانی که مهرداد دوم به تخت نشست، شاهنشاهی اشکانی در حال فروپاشی و زوال بود. هجوم‌های مکرر از سمت قبایل مختلف، از جمله سکاها، و فشارهای داخلی از سوی اشراف و حاکمان محلی باعث تضعیف دولت مرکزی شده بود. اما با برآمدن مهرداد، ورق تاریخ تغییر کرد. او به‌ سرعت در برابر چالش‌ها ایستادگی کرد و با اقداماتی جسورانه و راهبردهای نظامی، توانست ایران را بار دیگر به جایگاه برتر در منطقه بازگرداند.

نبردهای مرزی و کنترل بر سکاها از جمله اولین اقدامات مهرداد بود. در آغاز سلطنتش، اقوام مهاجم سکاها که به بخش‌های شمال شرقی ایران نفوذ کرده بودند، تهدیدی جدی برای امنیت شاهنشاهی به شمار می‌رفتند. مهرداد نه تنها این قبایل را شکست داد بلکه آن‌ها را به خدمت خود درآورد و از توان نظامی آنان برای تقویت ارتش اشکانی بهره گرفت. این پیروزی مهم به او امکان داد که مرزهای شمالی ایران را تثبیت کند و از تهدیدهای خارجی در امان بماند.

نبرد با امپراتوری سلوکی: پس‌گیری بابل و عراق

یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای مهرداد دوم، تصرف مجدد بابل و میان‌رودان (عراق کنونی) از دست امپراتوری سلوکی بود. در آن زمان، سلوکیان که هنوز بخشی از سرزمین‌های غربی ایران را در اختیار داشتند، به تهدیدی همیشگی برای اشکانیان تبدیل شده بودند. مهرداد، با هوشیاری و تدبیر، ابتدا با ارسال سفیرانی به دربار سلوکیان تلاش کرد که با دیپلماسی مسائل را حل‌ و فصل کند، اما زمانی که مذاکرات نتیجه‌ای نداشت، به جنگ متوسل شد.

در سال 113 پیش از میلاد، مهرداد با یک ارتش نیرومند به سمت بابل لشکر کشید. روایت‌های تاریخی از نبردهای سنگینی میان سپاه اشکانی و نیروهای سلوکی حکایت دارند. مهرداد با استفاده از تاکتیک‌های نظامی فوق‌العاده خود، به ویژه بهره‌گیری از سواره‌نظام پارتی، توانست سپاه سلوکی را شکست داده و بابل را به تصرف درآورد. این پیروزی، به نوعی پایان حضور سلوکیان در بخش‌های بزرگی از سرزمین‌های غربی ایران بود و به اشکانیان اجازه داد که تسلط خود را بر منطقه تقویت کنند.

بابل، با تاریخ کهن و موقعیت استراتژیکش، به یکی از مراکز مهم سیاسی و اقتصادی امپراتوری اشکانی تبدیل شد. مهرداد، به جای برخورد خشن با مردم بابل، رویکردی ملایم و هوشمندانه در پیش گرفت. او معابد بابلی را احیا کرد، به کاهنان احترام گذاشت و اجازه داد که مردم در آرامش و صلح به زندگی خود ادامه دهند. این سیاست او، نه تنها مردم بابل را به اشکانیان وفادار کرد، بلکه بابل را به یکی از ستون‌های اقتصادی و فرهنگی امپراتوری تبدیل نمود.

نقش‌برجسته «خونگ‌اژدر»، به‌جای‌مانده از لشکرکشی مهرداد بزرگ اشکانی

تثبیت مرزهای شرقی و فتح هندوستان

مهرداد دوم همچنین مرزهای شرقی شاهنشاهی اشکانی را تقویت کرد و در این زمینه موفق به فتح برخی مناطق هند نیز شد. پیش از او، بخش‌هایی از مرزهای شرقی ایران تحت نفوذ اقوام مهاجم و شاهزادگان محلی بود. مهرداد با لشکرکشی به این مناطق، آن‌ها را تحت کنترل اشکانی درآورد و مرزهای شاهنشاهی را تا هندوستان گسترش داد. او با استفاده از نیروی سواره‌نظام پارتی که به سرعت حرکت می‌کردند و در نبردهای چریکی مهارت داشتند، توانست نیروهای دشمن را شکست داده و مناطق جدیدی را به شاهنشاهی اشکانی ضمیمه کند.

دیپلماسی مهرداد و رابطه با چین

در کنار نبردهای پیروزمندانه، مهرداد دوم به‌ خاطر دیپلماسی ماهرانه‌اش نیز مشهور بود. او با بسیاری از امپراتوری‌های هم‌جوار روابط دیپلماتیک برقرار کرد و توانست از این روابط برای تقویت جایگاه ایران استفاده کند. یکی از مهم‌ترین روابط خارجی او، رابطه با امپراتوری هان چین بود. در آن زمان، جاده ابریشم که یکی از مهم‌ترین مسیرهای تجاری جهان بود، تحت کنترل بخش‌های مختلفی از حکومت‌های محلی و مهاجم قرار داشت.

مهرداد دوم توانست با ایجاد روابط تجاری و دیپلماتیک با چین، کنترل اشکانیان بر بخش‌های مهمی از جاده ابریشم را به دست آورد. این ارتباطات باعث شد که ایران به‌عنوان یکی از مراکز تجاری و فرهنگی جهان شناخته شود و ثروت فراوانی از طریق تجارت با شرق و غرب به شاهنشاهی سرازیر شود. سفیرانی که بین دربار ایران و چین در رفت‌ و آمد بودند، نماد روابط صلح‌آمیز و متقابل میان دو تمدن بزرگ بودند.

میراث مهرداد بزرگ

حکومت مهرداد بزرگ نه‌تنها به واسطه پیروزی‌های نظامی و دیپلماسی موفقش به‌یاد ماندنی است، بلکه او به عنوان شاهی که توانست ثبات و وحدت را به امپراتوری اشکانی بازگرداند، در قلب تاریخ ایران جاودان شده است. مهرداد، با اصلاحات در ساختار دولت و ارتش، توانست پایه‌های حکومت اشکانی را محکم کند. او با تکیه بر وفاداری ارتش و اشراف محلی، توانست شورش‌های داخلی را سرکوب کرده و نظم را در سرتاسر شاهنشاهی برقرار سازد.

مهرداد بزرگ، به‌عنوان شاهی که نه‌تنها با شمشیر بلکه با هوش و تدبیر، امپراتوری اشکانی را به اوج قدرت رساند، در تاریخ ایران جاودانه است. او به معنای واقعی کلمه توانست ایران را از مرز نابودی نجات دهد و به یکی از قدرت‌های بزرگ جهانی تبدیل کند. نام او همچون درخششی جاودانه در تاریخ نظامی و سیاسی ایران باقی خواهد ماند، نمادی از مقاومت، اقتدار و شکوه که در برابر دشمنان سرزمین ایستادگی کرد و با دیپلماسی و قدرت نظامی، مرزهای ایران را گسترش داد و استقلال آن را حفظ کرد.

پهلوان سورنا: قهرمان جهان باستان

در صفحات تاریخ ایران، نام سورنا به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین فرماندهان نظامی با قلمی زرین نوشته شده است. او در سال 53 پیش از میلاد، در نبردی که به‌عنوان “نبرد حران” شهرت یافت، با سپاه امپراتوری روم به فرماندهی کراسوس، یکی از برجسته‌ترین سرداران رومی، روبرو شد. این نبرد نه تنها یک پیروزی نظامی برای ایران بود، بلکه نشان داد که هوش و استراتژی می‌تواند بر قدرتی چون روم پیروز شود.

سورنا از خاندان اشرافی و جنگجوی سورن بود و از دوران جوانی به‌ واسطه مهارت‌های رزمی و تدابیر نظامی‌اش مورد تحسین قرار می‌گرفت. او فرمانده سپاهی بود که عمدتاً از سواره‌ نظام تشکیل شده بود. اما آنچه سورنا را به فرمانده‌ای منحصر به‌ فرد تبدیل کرد، نه فقط نیروی نظامی تحت فرمان او، بلکه توانایی‌اش در طرح‌ریزی استراتژی‌های هوشمندانه بود.

در روز نبرد حران، او نیروهای روم را به داخل سرزمین‌های خشک و بیابانی کشاند. ارتش روم، که عادت به جنگ در چنین شرایط سختی نداشت، به‌زودی خسته و فرسوده شد. سورنا از این فرصت بهره‌برد و با استفاده از سواره‌نظام کمان‌دار پارتی، یکی از برجسته‌ترین واحدهای نظامی ایران، به سپاه کراسوس حمله کرد.

کمانداران پارتی به گونه‌ای تربیت شده بودند که می‌توانستند در حال عقب‌نشینی نیز تیرهای خود را به سوی دشمن پرتاب کنند. این تاکتیک که به نام «تیراندازی پارتی» معروف شد، ارتش روم را به وحشت انداخت و آن‌ها را در موقعیتی قرار داد که قادر به مقابله نبودند. کمانداران سورنا با استفاده از تیرهای سنگین و دقیق، صفوف رومی‌ها را در هم شکستند و کراسوس را که به شدت تحت فشار بود، مجبور به تسلیم کردند.

این نبرد نه تنها روم را به عقب‌نشینی وا داشت، بلکه شهرت سورنا را به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین فرماندهان نظامی تاریخ تثبیت کرد. روایت‌های تاریخی از او به‌عنوان فردی با قامت بلند، جذاب و شجاع یاد کرده‌اند که نه تنها به دلیل مهارت‌های نظامی بلکه به‌خاطر رفتار شرافتمندانه‌اش مورد احترام بود.

تصویری از سبک تیراندازی پارتی، سربازان اشکانی به مهارت تیر انداختن در حین عقب‌نشینی دست یافته بودند

بیشتر بخوانید:

  • برچسب ها:
  • اشتراک گزاری:

مطالب مرتبط

ارسال نظر

شما اولین نفری باشید که در مورد پست مربوطه نظر ارسال میکنید...
شبکه های اجتماعی ما
لینک های مفید