مسیر پنهان صلح در قفقاز جنوبی
مراسم واشنگتن رخدادی تعیینکننده بود که روند صلح را از سطح آرزو به واقعیت بدل کرد. با این حال، همانند بیشتر پیشرفتهای دیپلماتیک، توافق نهایی تنها نوک کوه یخ است.
به گزارش تجارت نیوز، ۸ اوت، رهبران ارمنستان و آذربایجان در کنار رئیسجمهور ایالات متحده در کاخ سفید برای امضای یک توافقنامه صلح مشترک حاضر شدند. این لحظه نقطه عطفی برای قفقاز جنوبی بود و دو همسایه را به احترام به حاکمیت یکدیگر، بازسازی روابط دیپلماتیک و بازگشایی مسیرهای حملونقل، از جمله یک کریدور جدید که آذربایجان را از طریق جنوب ارمنستان به نخجوان متصل میکند، متعهد کرد؛ مناطقی که با یک نوار ۳۲ کیلومتری از خاک ارمنستان جدا شدهاند. این توافق همچنین رسما روند گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) را که مدتها کانال اصلی میانجیگری بینالمللی بود را به پایان رساند.
نوک کوه یخ!
چنین نشستهایی بهطور اجتنابناپذیری تیتر خبرها را تحت سلطه خود در میآورند. مراسم واشنگتن رخدادی تعیینکننده بود که روند صلح را از سطح آرزو به واقعیت بدل کرد. با این حال، همانند بیشتر پیشرفتهای دیپلماتیک، توافق نهایی تنها نوک کوه یخ است. در زیر آن، یک رشته طولانی و اغلب کمزرقوبرق از فعل و انفعالهای کوچکتر، مذاکرات فنی و اقدامات اعتمادساز تعریف شده که بسیاری از آنها توسط کشورهایی با وزن ژئوپلیتیکی کمتر از ایالات متحده، اما با بیطرفی لازم برای گردآوری طرفهای متخاصم تسهیل شده است.
روند صلح ارمنستان–آذربایجان نمونهای عالی از این دینامیک است. از اوایل ۲۰۲۴ تا توافق در اوت ۲۰۲۵، مجموعهای از تعاملات – برخی علنی و برخی پشتپرده – چارچوبی ایجاد کرد که واشنگتن نهایتا توانست آن را تکمیل کند. در میان این موارد، نشست مه ۲۰۲۴ در آلماتی، قزاقستان، نمونهای از «دیپلماسی تدریجی» به شمار میرود.
آنچه در آلماتی رخ داد
پیش از نشست آلماتی، وزیران خارجه ارمنستان و آذربایجان، آرارات میرزویان و جیحون بایراموف، از فوریه ۲۰۲۴ در برلین گفتوگوهای خود را از سر گرفتند. اول آوریل، کمیسیون مرزی ارمنستان با بازگرداندن چهار روستای متروکه به آذربایجان موافقت کرد؛ اقدامی که در ایروان مورد استقبال قرار نگرفت اما تنش فوری را کاهش و اجازه داد مذاکرات فنی پیش رود.
پیشنهاد قزاقستان برای میزبانی دور بعدی مذاکرات بار نمادین داشت. آلماتی محل اعلامیه آلماآتا در سال ۱۹۹۱ بود که در آن کشورهای پس از شوروی به رسمیت شناختن متقابل مرزهای خود پرداختند. قزاقستان طی دو دهه گذشته شهرتی بهعنوان میانجی بیطرف کسب کرده است: میزبانی مذاکرات «فرآیند آستانه» درباره سوریه، ایجاد و فراهم کردن پلتفرم برای کنفرانس همکاری و اقدامات اعتمادسازی در آسیا (CICA)، ریاست بر اجلاس سازمان همکاری شانگهای (SCO) و تسهیل مذاکرات هستهای P5+1 با ایران در سال ۲۰۱۳ بخشی از فعل و انفعالهای این بازیگر برای بازتعریف نقش خود است.
این بیطرفی ریشه در سیاست خارجی «متعادل» قزاقستان دارد؛ حفظ روابط خوب با واشنگتن، بروکسل، مسکو، پکن و فراتر از آن برای میانجیگری، موجب شده چنین موقعیت کمیابی نصیب قزاقستان شود. زیرا قدرتهای بزرگ اغلب بار سنگینی به همراه دارند و یک یا هر دو طرف، از جانبداری هر بازیگری به نفع رقیب هراس دارند. در همین راستا قدرتهای کوچکتر یا متوسط با منافع مستقیم اندک در اختلافها میتوانند فضای اعتمادسازی ایجاد کنند.
در ۱۰–۱۱ مه ۲۰۲۴، وزرای خارجه ارمنستان و آذربایجان با همتای قزاق خود در آلماتی دیدار کردند. طبق بیانیه مشترک، آنها «پیشرفت در تعیین مرزها» را خوشآمد گفتند و «مذاکرات درباره پیشنویس توافقنامه دوطرفه برای برقراری صلح و روابط بیندولتی» را ادامه دادند و توافق کردند که گفتوگوها ادامه یابد. میرزویان مذاکرات را «سازنده» توصیف کرد و بایراموف امیدوار بود که این گفتوگوها «به روند حل و فصل کمک کند».
همزمان دو طرف بر سر نقشههای تاریخی مورد استفاده برای تعیین مرز نیز توافق توافق کردند؛ رخدادی که اقدامی فنی اما حیاتی بود. نقش قزاقستان در اینجا نه میانجیگری بر سر محتوای اختلاف، بلکه میزبانی بود تا کار فنی بتواند در آرامش نسبی انجام شود. از این نظر، آلماتی نقطهای برای اعتمادسازی قلمداد میشد.
مشارکتکنندگان پنهان
قزاقستان تنها کشوی نبود که نقش پشتیبان را ایفا کرد. در آوریل ۲۰۲۵، گرجستان میزبان جلسه سهجانبه معاونان وزیران خارجه ارمنستان و آذربایجان بود آن هم با هدف بررسی همکاریهای عملی. نزدیکی جغرافیایی تفلیس و روابطش با هر دو طرف، این بازیگر را به میانجی کمادعایی تبدیل کرده است. سوئیس نیز از طریق اتحادیه بینپارلمانی (IPU) در اواخر ۲۰۲۴ مسیر پارلمانی را برای حفظ ارتباطات باز هموار کرد. اتحادیه اروپا هم روند را از طریق نشستهای رهبران در بروکسل پیش برد، حتی زمانی که پیشرفت کند شد. این تلاشها به ندرت تیتر اول خبرها بودند، اما کانالها را باز نگه داشته، شتاب را حفظ کرده و ایده امکان گفتگو را عادی جلوه دادند.
تا مارس ۲۰۲۵، مقامات ارمنستان و آذربایجان علنا اعلام کردند که متن توافقنامه صلح کامل شده و مسائل باقیمانده عمدتا سیاسی است. صحنه برای اقدام نهایی آماده شد. ایالات متحده با استفاده از وزن دیپلماتیک و توانایی ارائه مشوقهای امنیتی و اقتصادی، میزبانی نشست نهایی را بر عهده گرفت. از همین رو باید گفت صلح امروز از نشست آلماتی و با فشارهای اتحادیه اروپا و مجمع گرجستان آغاز شد و سپس به نهاییسازی متن و امضای واشنگتن رسید. هر مرحله به مرحله قبل وابسته بود؛ از همین رو با حذف یک مرحله، ساختار ممکن بود فرو بریزد.
درسهایی برای میانجیگری در جهان چندقطبی
نشست آلماتی و نمونههای آن در تفلیس و ژنو چند درس مهم ارائه میکنند: نخست، قدرتهای میانه بیطرف نقش واقعی در حل و فصل منازعات دارند. آنها ممکن است نتوانند شرایط را تحمیل کنند یا کمکهای عظیم ارائه دهند، اما میتوانند فضایی برای پیشرفت فنی ایجاد کنند، وقتی اعتماد کافی برای ملاقات در پایتخت یک قدرت بزرگ وجود ندارد.
دوم، پیشرفت فنی اهمیت دارد. توافق بر سر نقشهها، فرمهای قانونی یا ترتیب مراحل شاید جذاب نباشد، اما بدون آن، رهبران سیاسی چیزی برای امضا کردن ندارند.
سوم، پایداری کلید موفقیت است. در منازعات طولانیمدت، به ندرت یک «نشست جادویی» برگزار می شود. موفقیت حاصل تعامل مستمر و تجمعی چندین بازیگر در طول زمان است.
به باور گروهی از ناظران ایالات متحده شایسته تقدیر است که طرفها را در بالاترین سطح گرد هم آورد و توافق را نهایی کرد. اما مراسم ۸ اوت بر پایه زمینهای بنا شد که دیگران – در آلماتی، تفلیس، ژنو، بروکسل و جاهای دیگر – ایجاد کرده بودند.
کشورهایی مانند قزاقستان و سوئیس در جهان چندقطبی که رقابت قدرتهای بزرگ اغلب مانع مذاکره مستقیم میشود، همچنان ضروری خواهند بود. مکانهای بیطرف، پیشرفت فنی و پایداری ابزارهای آرامی هستند که امکان صلح را فراهم میکنند.
- برچسب ها:










