مروری بر اقدامات خودگردان تکنوکرات‌ها در راه اصلاحات آمریکا

  • توسط: admin


تکنوکرات‌ها، گروهی از فعالان سیاسی و اجتماعی هستند که با استفاده از فناوری و شبکه‌های اجتماعی، تلاش می‌کنند تا اصلاحات و تغییرات موردنیاز در حکومت و جامعه آمریکا را ایجاد کنند. این افراد همواره سعی دارند تا با استفاده از تکنولوژی و ابزارهای مدرن، نیروها و آرمان‌های خود را به اشتراک بگذارند و جامعه را به هدف خود هدایت کنند.

با توجه به تغییرات سریع در جوامع مدرن و نیاز به تعامل مداوم با افراد و سازمان‌های مختلف، تکنوکرات‌ها اقدامات خود را به شکل خودگردان و هوشمند انجام می‌دهند. آن‌ها با ایجاد تشکیلاتی منعطف و پویا، به جستجوی راهکارهای نوین برای مسائل پیچیده و چالش‌برانگیز می‌پردازند. این افراد با تلاش و همت خود، می‌توانند به توسعه و پیشرفت جامعه و اصلاحات آمریکایی کمک بزرگی به عمل آورند.

اقتصاد آنلاین، محمد بیات: استعفای محمد اشتیه نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین را می‌توان مهم‌ترین گام سازمان فتح در راستای طرح آمریکا برای آینده غزه دانست. وی پس از استعفا اعلام کرد که این اقدام در راستای آماده شدن زمینه‌های لازم جهت اجماع گسترده در میان فلسطینی‌ها در رابطه با حکومت آتی این دولت- ملت است. با آنکه بسیاری از کارشناسان مهم‌ترین رکن اصلاح و بازسازی سازمان فتح را کنار رفتن مهره‌های سنتی همچون محمود عباس، محمد مصطفی یا ماجد فرج می‌دانند اما به نظر نمی‌رسد رئیس هشتادوهشت ساله این سازمان برنامه یا علاقه‌ای برای کنار رفتن از قدرت داشته باشد. با وجود ریزش مقبولیت نسل قدیمی تشکیلات خودگردان در میان جوانان فلسطینی اما به نظر می‌رسد «نسل قدیم» فتح منافع زیادی برای دست دادن دارند و تن به اصلاحاتی که منجر به حذف آنان شود، نمی‌دهند. بخشی از افکار عمومی جامعه فلسطین سازمان فتح را همدست تل‌آویو دانسته و معتقدند این سازمان همدست نهادهای امنیتی اسرائیل نقش پررنگی در سرکوب مقاومت در کرانه باختری ایفا کرده است. 

استعفای محمد اشتیه؛ آغاز اصلاحات نمایشی در تشکیلات خودگردان
مهم‌ترین مانع در مسیر بازگشت فتح به باریکه غزه مخالفت نیروهای تندرو صهیونیست؛ به ویژه شخص بنیامین نتانیاهو با احیای حاکمیت این سازمان در غزه است. «بی بی» برخلاف واشنگتن نقش احتمالی تشکیلات خودگردان در اداره غزه «پساجنگ» را رد و مدعی شد که این سازمان در ترویج خشونت ضداسرائیلی یا تامین مالی گروه‌های مقاومت مستقر در کرانه باختری نقش جدی ایفا کرده است. با وجود مخالفت‌های «ظاهری» تل‌آویو برای بازگشت تشکیلات خودگردان به غزه اما به نظر می‌رسد نخبگان سیاسی- نظامی رژیم امکان «عبور» از این سازمان فلسطینی را در کوتاه مدت داشته باشند. فشار آمریکا، مشروعیت این سازمان در میان کشورهای عربی و در نهایت لزوم تغییر حاکمیت سیاسی در غزه ایجاب می‌کند تا فتح بخشی از هرگونه راه حل نهایی برای فردای پس از جنگ غزه باشد. در این صحنه برخی مقامات ارشد فتح نیز با درک شرایط حاکم بر غزه و افکار عمومی مردم فلسطین نسبت به حضور در این منطقه و همکاری با تل‌آویو دچار تردید هستند. در نگاه این افراد احیای حاکمیت تشکیلات در این منطقه فلسطینی ممکن است به نوعی همکاری با اشغالگران اسرائیلی تعبیر شده و به افول بیش از پیش اعتبار این سازمان منجر شود. 

واشنگتن «تشکیلات خودگردان اصلاح شده» را بهترین گزینه برای اداره غزه می‌داند
در دوگانه بازگشت یا حذف تشکیلات خودگردان از اداره غزه به نظر می‌رسد طرح محمد دحلان رقیب محمود عباس دارای جایگاه ویژه باشد. این چهره امنیتی نزدیک به سرویس «سیا» و محمد بن زاید آل نهیان در طرحی چندمرحله‌ای خواستار تشکیل دولتی تکنوکرات با حمایت امارات عربی متحده و عربستان سعودی شده است. براساس اخبار منتشر شده در رسانه‌ها وی از طریق ارتباط گیری با برخی چهره‌ها برجسته در دفتر سیاسی حماس، رایزنی با اعضای شورای همکاری خلیج فارس و دریافت چراغ سبز از لندن به دنبال اعتبار دادن به این ایده ظاهرا «میانه» است. در دولت پیشنهادی دحلان محمود عباس همچنان در راس هرم سیاسی تشکیلات خودگردان (تشریفاتی) قرار خواهد داشت اما اداره و بازسازی غزه به چهره‌های تکنوکرات مورد توافق قدرت‌های غربی- عربی واگذار خواهد شد. در حال حاضر رسانه‌های غربی از طریق برجسته سازی نام محمد دحلان و طرح وی درباره آینده غزه سعی دارند تا این ایده را به عنوان تنها راه‌حل پیش‌رو گروه‌های فلسطینی برای اتمام بحران و تداوم حاکمیت بومی در غزه نشان دهند. مهم‌ترین نقطه ابهام در این طرح میزان تعهد اسرائیل برای تشکیل دولت مستقل فلسطین و نسبت آن به صلح ریاض- تل‌آویو است. 

نقش آفرینی محمد دحلان در فرآیند انتقال قدرت در نوار غزه
پیشتاز بودن مروان برغوثی به عنوان چهره‌ای نمادین و وحدت بخش در میان مردم فلسطین نشان دهنده کاهش محبوبیت رهبران سنتی فتح و حماس در میان افکار عمومی مردم فلسطین است. طی سال‌های اخیر کرانه باختری به دلیل همکاری امنیتی با تل‌آویو، تشدید مشکلات اقتصادی و عدم اقدام موثر در برابر طرح‌های یهودی سازی قدس در نگاه افکار عمومی تبدیل به جریان وابسته و ناکارآمد شدند. پس از پایان جنگ طوفان الافصی و تشدید مشکلات معیشتی مردم غزه این احتمال وجود دارد تا به صورت تدریجی میزان محبوبیت این گروه فلسطینی به شکل محسوسی کاهش پیدا کند. در چنین شرایطی مطرح شدن ایده «راه سوم» از سوی کاندیداهای اداره غزه یا دولت آتی فلسطین نشان دهنده تغییر حیات سیاسی این منطقه در آینده نزدیک است. مطرح شدن طرح‌هایی همچون ادغام فتح- حماس، تشکیل اداره مدنی، ایجاد کنسرسیوم متشکل از کشورهای عربی- گروه‌های فلسطینی و … نشان دهنده میزان اهمیت و اعتبار «راه سوم» در میان بازیگران موثر در مناقشه فلسطین است. برهمین اساس به نظر می‌رسد سران قدیمی تشکیلات خودگردان از طریق اصلاحات ظاهری مانند استعفای نخست وزیر فعلی قصد دارند تا همچنان در حیات سیاسی فلسطین باقی مانده و بخش از ابتکار نهایی برای کرانه باختری و نوار غزه باشند. در این روند «شرط لازم» برای گسترش دامنه اقتدار فتح به غزه یا تشکیل دولت تکنوکرات غیرایدئولوژیک شکل گیری نوعی اجماع فراگیر میان تمام بازیگران تاثیرگذار در بحران غزه است. 

  • اشتراک گزاری:

مطالب مرتبط

ارسال نظر

شما اولین نفری باشید که در مورد پست مربوطه نظر ارسال میکنید...
شبکه های اجتماعی ما
لینک های مفید