شهر بیدفاع! / تهران ابزاری برای نمایش قدرت و اراده نیست
آنچه در این دوره مدیریت شهری به چشم میآید، بیشتر بازتاب نوعی نگاه «حکمرانی از بالا به پایین» است تا شهرسازی مشارکتی. نمونه بارز این موضوع، مداخله در عرصه تئاتر شهر است؛ بنایی که نهتنها ارزش معماری شاخص دارد، بلکه از نظر هویت شهری، خاطره جمعی و تاریخ معاصر تهران نیز اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
به گزارش تجارت نیوز، از زمانی که علیرضا زاکانی به عنوان شهردار تهران انتخاب شد و شروع به کار کرد تا امروز اتفاقاتی در این کلانشهر که از قضا پایتخت نیز به شمار میرود رخ داده است. از تخریبهای گاه و بیگاه فضاهای شهری که برای مردم نمادی از فرهنگ و اصالت این شهر بودند تا مداخلههای شتابزده و غیر کارشناسی مجموعه تحت رهبری او در ساخت و ساز بناهای شهری.
رویکرد یک جانبه، اقتدارگرایانه و البته به دور از هر نوع مشارکت در اداره کلانشهر تهران نشان میدهد که شهرسازی مشارکتی اصلا سیاست مورد علاقه این شهردار نیست و بیشتر ترجیح میدهد به پشتوانه استفاده از بزرگترین مجموعه خبری «روزنامه، سایت خبری و تلویزیون همشهری» همچنان در امور شهری یکه تازی کرده و شرایط را به گونهای رقم بزند که به مردم القا کند حاکم مطلق کلانشهر تهران کسی نیست جز شهردار آن.
شهردار تهران؛ حکمرانی از بالا به پایین / عملکرد شهرداری همراه با مداخلههای شتاب زده و سلیقهای و غیر کارشناسانه در کلانشهر تهران است / گویی قرار است فضا را مطابق سلیقه شهردار بازآفرینی کنند، نه نیاز و هویت شهر
اگر بخواهیم آنچه در مدت تصدیگری زاکانی بر شهر تهران اتفاق افتاده را مورد بررسی قرار دهیم، نیازمند ساعت ها بحث و بررسی هستیم. اما از مهمترین آنها نادیده گرفتن وظایف شهرداری در اجرای قانون هوای پاک است. قانونی که هر بار زاکانی را در مورد آن خطاب قرار دادهاند با رویکردی قلدرمابانه کوتاهی مجموعه تحت فرمانش را انکار کرده است.
پژمان رادی، کارشناس معماری و پژوهشگر شهری در این باره به تجارتنیوز میگوید: متاسفانه مدیریت شهری تهران در دو سال گذشته بر خلاف آن چیزی که در مورد توجه به «زیبایی بصری»، «ارتقای خدمات» و «بهبود کیفیت فضاهای عمومی» مدعی است، بیشتر عملکردی همراه با مداخلههای شتاب زده و سلیقهای و غیر کارشناسانه در کلانشهر تهران داشته است.
او میافزاید: آنچه در این دوره مدیریت شهری به چشم میآید، بیشتر بازتاب نوعی نگاه «حکمرانی از بالا به پایین» است تا شهرسازی مشارکتی. نمونه بارز این موضوع، مداخله در عرصه تئاتر شهر است؛ بنایی که نهتنها ارزش معماری شاخص دارد، بلکه از نظر هویت شهری، خاطره جمعی و تاریخ معاصر تهران نیز اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
این کارشناس معماری و پژوهشگر شهری ادامه میدهد: وقتی با بنایی مثل تئاتر شهر روبهرو هستید، هر گونه تغییر باید با اصول حفاظتی و ضوابط معماری هماهنگ باشد. اما به نظر میرسد مدیریت شهری نگاه خودش را بر مجموعه تحمیل کرده؛ گویی قرار است فضا را مطابق سلیقه شهردار بازآفرینی کنند، نه نیاز و هویت شهر.
رویکرد دفعی و سلیقهای در کلانشهر تهران / ساخت چایخانه یا کافه شهری بدون طرح، بدون مطالعه و بدون ارتباط با هویت فضایی اطراف صورت میگیرد / در بسیاری از موارد سازههایی از این دست تبدیل به لکههای بصری میشوند
پژمان رادی در بخش دیگری از سخنان خود به ساخت چایخانهها و سازههای جدید در نقاط مختلف شهر اشاره کرده و میگوید: بسیاری از این سازهها با استفاده از مصالح سنگین، فرمهای نامتجانس و ابعاد بزرگ ساخته شدهاند؛ بدون آنکه با بافت اطراف، مقیاس انسانی یا اصول طراحی فضاهای شهری همخوانی داشته باشند.
او میافزاید: مشکل این نیست که چایخانه یا کافه شهری ساخته شود؛ مشکل این است که ساخت آن بدون طرح، بدون مطالعه و بدون ارتباط با هویت فضایی اطراف صورت گیرد. در بسیاری از موارد سازههایی از این دست تبدیل به لکههای بصری میشوند که فقط بار اضافی به شهر تحمیل میکنند.
این پژوهشگر شهری اظهار میدارد: از نظر بسیاری از کارشناسان شهری این اقدامات بیشتر از آنکه ریشه در برنامهریزی شهری داشته باشد، بازتاب یک رویکرد حکمرانی اقتدارگرایانه بر شهر است؛ یعنی تصمیماتی که در دفتر مدیران کلان گرفته و سپس برای اجرا تحمیل میشود، بدون آنکه فرآیند مشارکتی واقعی با شهروندان، متخصصان، انجمنهای معماری یا نهادهای ناظر شکل گیرد.
شهرتهران؛ ابزاری برای نمایش قدرت و اراده / شهردار تهران در این دوره بهجای آنکه نگاهش به شهرسازی باشد، بیشتر به حکمرانی و اِعمال اراده متمرکز بوده است / گویی شهر یک فضای مدیریتی است که باید تحت کنترل قرار گیرد، نه یک موجود زنده با نیازهای متنوع شهروندان
رادی در ادامه میگوید: شهردار تهران در این دوره بهجای آنکه نگاهش به شهرسازی باشد، بیشتر به حکمرانی و اِعمال اراده متمرکز بوده است؛ گویی شهر یک فضای مدیریتی است که باید تحت کنترل قرار گیرد، نه یک موجود زنده با نیازهای متنوع شهروندان. نتیجه چنین رویکردی هم سازههایی است که هیچ نسبتی با روح تهران ندارند.
او تأکید میکند: مدیریت شهری موفق نیازمند شنیدن نظر مردم است؛ نیازمند کارگاههای طراحی مشارکتی، جلسات کارشناسی واقعی و درک عمیق از معماری و تاریخ شهر. اما اکنون «شهر به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت و اراده مدیران» دیده میشود، نه بستری برای زندگی مردم.
نگاه حکمرانی و کنترل به جای برنامهریزی و معماری / عملکرد فعلی شهرداری تهران در حوزه شهرسازی نمادی از یک شهرسازی غیرمشارکتی، سلیقهای و غیرکارشناسی است
این کارشناس معماری اظهار میدارد: در مجموع، عملکرد فعلی شهرداری تهران در حوزه شهرسازی نمادی از یک شهرسازی غیرمشارکتی، سلیقهای و غیرکارشناسی است که در آن، تصمیمات در سطح مدیریتی گرفته و به شهر تحمیل میشود. از تغییرات مخرب در تئاتر شهر گرفته تا سازههای حجیم چایخانهها و پروژههایی که هیچگونه توجیه اجتماعی ندارند، همگی نشانههایی از این هستند که نگاه به شهر بیش از آنکه نگاه برنامهریزی و معماری باشد، نگاه حکمرانی و کنترل است.
رادی در پایان هشدار میدهد: اگر این مسیر ادامه یابد، هویت شهری تهران بیشازپیش خدشهدار شده و فاصله میان مدیریت شهری و مردم گستردهتر خواهد شد. شهر تهران نیازمند بازگشت به اصول حرفهای شهرسازی و مهمتر از همه، شنیدن صدای شهروندان است؛ صدایی که این روزها، در میان سازههای حجیم و تصمیمات شتابزده، کمتر شنیده میشود.
ارتباط میان مدیریت شهری و مردم قطع شده است / بازخوردها نشان میدهد که مدیریت شهری نتوانسته با مردم گفتوگو کند یا دستکم حساسیت آنها را درباره کالبد شهر درک کند
از طرفی شهروندان نیز این تغییرات را بهخوبی حس کردهاند. بسیاری از ساکنان محلههایی که در آنها سازههای جدید نصب شده، میگویند هیچکس از آنها نپرسیده که آیا با این مداخلات موافقاند یا نه. در مواردی حتی دسترسیهای عمومی محدود و دید بصری مختل شده یا فضاهای باز بهصورت نامناسب اشغال شده است. در شبکههای اجتماعی نیز واکنشها عمدتاً منفی بوده و بسیاری این پروژهها را «زشت»، «حجیم»، «بیربط» یا «تحمیلشده» توصیف کردهاند. این بازخوردها نشان میدهد که مدیریت شهری نتوانسته با مردم گفتوگو کند یا دستکم حساسیت آنها را درباره کالبد شهر درک کند.
- برچسب ها:










