شعری از من: یک لحظهٔ دیگر | موزیکس‌تکست

  • توسط: admin


من یه لحظم دیگرد

من یه لحظم دیگرد
در خلوت رویایی شب
تنهایی ها را
انگار که خویش شب

غصه های همیشه با
ناله ی همیشه ام
در دل نهان خویش
زاری ها شکفت می کند

یا رب چه خواهم
آن لحظه ای که برد
ز کشته شدن خویش
خیز تو جواب مرا

آن لحظه پنهان
به من برد تاب چو دوش
که من دیگر چو شمع
رفته ام به خاموش

دلی دغاها مونده اسیر
به فراموش خم چو دست
نه میرم نه دوایی
چه زیستن چه مردنست

من یه لحظم دیگرد
از خواب خویش بگردم
من اجل از کجا آید
مرا بشوی ز اندر؟

دیگر از این لحظه
پنهان خویش مگردم
ببین چه کف عشق
در این خلوت بکشد

من یه لحظم دیگرد
و این چنین بیا بیش
در رهین تو ای عشق
من زنده شوم به خویش

متن آهنگ من یه لحظم دیگرد[ورس یک]من، روح اون گربه ای امکه زیر چرخ ماشیناتون میشه لِهیه لحظه ام که پاره ای توو مهمونیبا لیوانِ توو دست پلیس میرسهدنده رو مامور از دو میده سهمن اون درخت پیر توو پیاده رومکه سلاخیم کردن با ارّه ی نوآخه دکونشون دیده بشهمن زهر تلخ بعد خنده اممن پسگردنی ناظم پس کله اموقتی یه پا وایسادی دَم دفتریه کلاهِ بی سَر تووی لندنتوو سالِ هزار و هشتصد و چندمسکوتِ محض بعدِ جنگمچشای بسته رو به مرگمیه سرو سر بریده ام توو جنگلسربازی ام که به کلاغ پَر رفتنت میزد تلخ خندصدای خرد شدن آوار خونتم زیر غلطکزر ورقی ام که زیرش گرفتن فندکیه دشت سبزم، که روم آبو بستنتوو عصر خسرو، یه مزدکلباس پاره یه بچه امکه با نخ و سوزن، وصله پینم کردن
[کورس]من یه لحظه ام، من یه لحظه اممن فقط یه لحظم
[ورس دو]من یه لحظه ام، من یه لحظه امبی کالبدم، بی مرزممن اون لحظه ام که پاهات تووی نهرنکمکای آب پیچید لای انگشتاتمن مادر یه بچه ام که قربون * میرفتوقتی میخندید توو قنداقمن اون لحظم که سیاهی بلعیدتترفیقت میارتت بیرون با یه ترفنداون لحظه ای که به هیشکی باج ندادیاز حس استقلالت میخوای بال دراریمن جیغ یه پسرم توو نقطه اوج تابمن اون هوایی ام که سُر میخوره روش چسبیدمبه تنِ عشق توو نقطه ی جوشاون لحظه ای که صادقانه بهت میده گوشصد سال بعد از یه قتل عام خونی امیه انتقام قطعی که داره دیر و زود شایدسایه همون نوریه که افسردستکلی قنچه از نبودش نشکفتنمن اون قنچه هایی ام که هنوز نشکفتنمن اون شعرایی ام که هنوز نگفتنیه صدای گرون در گوشایی که مفتناون لحظه ای که دیر شده ولی داری فرصتمن راه میام کنارت، من راه میام کنارتگرمت میکنم، بدون شعلهاون لحظه ای ام که رسیدی نوک قلهمن بوی سنگک داغِ تازه ام تووی سفرهکه میزنه ازم هر کی یه لقمه صبح جمعهمن یه بوسه ی نرمم، که بهت میگن جرمهاون نقطه ای ام که گذاشتم، ته جملهمتن آهنگ دیگرد به نام من یه لحظم

  • اشتراک گزاری:

مطالب مرتبط

ارسال نظر

شما اولین نفری باشید که در مورد پست مربوطه نظر ارسال میکنید...
شبکه های اجتماعی ما
لینک های مفید