سواستفاده از بیماری یا بی شرمی رسانهای؟
یادداشت سیدعبدالمجید بحرینیان، روانشناس بالینی، استاد دانشگاه و موسس مرکز مشاوره واحد علوم و تحقیقات:
صرف نظر از اینکه انتشار قضاوت های عجولانه و بعضا مغرضانه در رسانه های خودی و بیگانه درست یا غلط باشد، آنچه در این میان مغفول مانده است، انجام یک معاینه کامل روانی از فرد حادثه ساز و گرفتن یک شرح حال کامل روانشناسی و روانپزشکی از وی و اعضای خانواده درجه یک او می باشد.
به گزارش تجارت نیوز،
در رسانه ها و در شبکه های اجتماعی خواندم که یک دختر دانشجو در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران در ملا عام عریان شده و افراد بی تفاوت از کنار او گذشته اند. در همین راستا چند نفر هم تحت عنوان کارشناس در شبکه های اجتماعی و در رسانه های جمعی به اظهار نظرهای دو پهلو پرداخته و بدون اطلاع دقیق کارشناسانه از موضوع سعی کرده اند به طور مستقیم یا غیر مستقیم این اتفاق نه چندان غیر مترقبه برای بیماران روانی را به مسایل امنیتی، سیاسی، حراستی و اجتماعی نسبت دهند و از این حادثه به بهره برداری مورد نظر خود برسند.
اینجانب به عنوان یک استاد دانشگاه و متخصص روانشناسی بالینی که بیش از چهل سال عمر خود را در این راه صرف کرده ام قاطعانه میگویم عریان شدن یک زن یا مرد در معرض عموم از نظر روانپزشکی و روانشناسی بالینی رفتاری عجیب و غریب (Bizarre) قلمداد شده و می تواند از نشانه های بیماران روانی بسیار بد حال باشد که در این شرایط فرد، فاقد بینش و ارزیابی هنجار از ناهنجار نیز می گردد و عملکرد او مختل می شود.
بنابراین قبل از معاینه کامل روانی این فرد توسط متخصصین مربوطه، انجام هر گونه تحلیل و قضاوت کردن موضوع در مورد وی نه تنها فاقد بنیان های منطقی و معیارهای تشخیصی سلامت روانی است، بلکه آنان که در دام قضاوت های عجولانه و نادرست افتاده اند باید بدانند که اگر ارتکاب این عمل غیر اخلاقی و مغایر با عرف و هنجار جامعه از سوی فرد خاطی ناشی از بیماری روانی باشد، به دلیل لزوم حفظ حرمت شخصیت بیمار و فرزندانش و اعضای خانواده اش، هر گونه اظهار نظر خلاف واقع و غیر کارشناسی نوعی گزافه گویی تلقی می شود و رفتاری مغایر با اخلاق، شرع و قانون بوده و حرمت شکنانه به حساب می آید و دارای ماهیت مجرمانه است. بنابراین شایسته نیست پیش از آنکه موضوع توسط کارشناسان ذیربط بررسی شود گمانه زنی های غیر اخلاقی در رسانه ها منتشر گردد.
بنابراین صرف نظر از اینکه انتشار قضاوت های عجولانه و بعضا مغرضانه در رسانه های خودی و بیگانه درست یا غلط باشد، آنچه در این میان مغفول مانده است، انجام یک معاینه کامل روانی از فرد حادثه ساز و گرفتن یک شرح حال کامل روانشناسی و روانپزشکی از وی و اعضای خانواده درجه یک او می باشد.
اینجانب در اواخر سال ۱۳۷۹ و اوایل ۱۳۸۰ با همکاری معاون محترم فرهنگی وقت و با حمایت ریاست محترم دانشگاه، مرکز مشاوره واحد علوم و تحقیقات را تاسیس کردم. این مرکز علاوه بر ارایه خدمات متنوع بهداشت روان به دانشجویان طی زمان بیش از یک دهه، با دهها مشکل عمیق تر و جدی تر از مشکل پیش آمده، مثل افکار خودکشی، اقدام به خودکشی و مشکلات دیگر روبرو بود و ضمن پیشگیری از وقوع مشکلات، عزمی جدی در مدیریت بحران داشت. شنیده ام که در چند سال گذشته مرکز مشاوره دانشجویان تعطیل شده است. پیشنهاد می گردد در صورت غیر فعال بودن این مرکز که می تواند یاوری جدی برای سلامت دانشجویان و مددکاری امین برای مدیران دانشگاه باشد مجددا احیا گردد.
- برچسب ها: