ساقیا! صبح جمعه، تفال به حافظ؛ قدحی پرشراب برای ما بچشانید!
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را ز جام باده گلگون خراب کن
خورشید میز مشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش میطلبی ترک خواب کن
روزی که چرخ از گل ما کوزهها کند
زنهار کاسه سر ما پرشراب کن
ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جام باده صافی خطاب کن
کار صواب باده پرستیست حافظا
برخیز و عزم جزم به کار صواب کن
شرح لغت: خورشید می: آفتاب باده
تفسیر عرفانی:
۱- بیش از اندازه زندگی را به خود سخت میگیرید و از هر چیزی دلخور و عصبانی میشوید. با همه سر ناسازگاری و دعوا دارید. در حالی که دنیا آن قدر بقایی ندارد که مرتبا در تشویش زیاده طلبی، اضطراب و دادخواهی باشید. قدری با مهربانی و حوصله عمل کنید.
۲- از اینکه در مورد کار و موضوعی با شکیبایی پیش میروید، عیب بزرگی است، زیرا زمان را از دست میدهید و امکانات را به باد خواهید داد. این اندازه با تانی گام برداشتن، سهل انگاری است. پس با دقت، سرعت عمل و تلاش گام بردارید که رقیبان در راهند و شما باید از آنها پیش بیفتید.
۳- به زودی به مسافرتی میروید و در این سفر ملاقاتی روی میدهد که بسیار جالب و تحول برانگیز خواهد بود. شما در این مسافرت مسیر زندگی خود را تعیین خواهید کرد.
تعبیر غزل:
سالهاست در انتظار وقت مناسب بوده ای، اکنون آنچه منتظرش بودی از راه رسیده است، تعلل نکن، وقت را از دست مده. اگر میخواهی به مقاصد خود در زندگی برسی و زندگی همراه با آرامش و نشاط داشته باشی، اکنون باید رنج تلاش و زحمت را به خود هموار سازی، ولی هرگز پای خود را از راه صواب بیرون نگذار و عزم خود را در انجام امور خیر جزم کن.
- برچسب ها: