حمله به آیتالله صدیقی: رویدادی بینظیر و شگفتانگیز
حمله به آیتالله صدیقی، یکی از رویدادهای تاریخی و ناگوار در جامعه ایران بود که در سال 1999 اتفاق افتاد. آیتالله حسن صدیقی، یکی از علمای برجسته و شخصیتهای مورد احترام در جامعه ایران بود که در محاصره توسط یک گروه شرور و تروریستی قرار گرفت و به شدت مورد ضرب و شتم و اذیت قرار گرفت. این حمله باعث بحرانی شدن وضعیت امنیتی و اجتماعی کشور شد و حساسیتهای عمیقی در میان مردم ایجاد کرد. این رویداد نشان دهنده بستر ناامن و ناتوانی نظامی و امنیتی در مقابل گروههای تروریستی و افرادی با اهداف تروریستی بود و باعث انزجار و اعتراض عمومی شد. این حمله نشان دهنده عدم رعایت حقوق بشر و اعتدال و عدالت در جامعه بود و نیاز به تقویت دستگاههای امنیتی و قضایی برای پیشگیری از چنین حوادثی را مورد تأکید قرار داد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از مهر، علی فروغی مدیر شبکه سه سیما در یادداشتی با موضوع حمله به آیتالله صدیقی نوشت: این یادداشت ۱۰ روز بعد از حدود ۶ ساعت جلسه با آیت الله صدیقی و مدیران حوزه علمیه امام خمینی نوشته شده است.خلاصه ماجرا این است فردی در زیر مجموعه در جریان امورات اجرایی تخلفی می کند و با اطلاع اقای صدیقی از موضوع قبل از همه قیل و قال ها با آن تخلف و افراد برخورد شده و از داراییهای حوزه صیانت میشود.اما سوی دیگر ماجرا:۱. ممکن است در رسانه حرفی از دهن کسی بپرد ولی هیچ جریانی اتفاقی نیست، ماجرای حمله به آیتالله صدیقی با عنوان عحیب زمینخواری و کمی پس از آن حمله به آیتالله علمالهدی دیگر قطعا پروژه حمله به روحانیت انقلابی است. دو روحانی انقلابی که عمر خود را در خدمت به نظام اسلامی گذاشتند و در همه بزنگاههای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی با تمام توان پای انقلاب حضرت روح الله ایستادند و سربازی نایب امام زمان را کردند. الان هم هزینه همان دفاع ها را میدهند که ان شاءلله عندالله ماجورند. ولی اگر رفیق متدین من حواسش نباشد و این نقشه را متوجه نشود هم مومنین مردد میشوند هم مردم بدبین! ۲.جریان “مدعی عدالتخواهی” که متاسفانه ارتباطات درونی نیز دارد؛ منشا این تهاجم هاست. آن خانمی که اولیات دین را رعایت نمیکند ولی به اسم دغدغه عدالت علیه جمهوری اسلامی افشاگری می کند، آن دیگری که سوابق دادگاهها و سیاسی او پر از نقاط تاریک است و علیه طلبهای انقلابی اتهام زنی می کند.قطعا این افراد مصداق آیه شریفه”ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا” هستند. ان شاءلله به حق این لیالی قدر این جریان و حامیان و پشتیبانان آنها هدایت و گرنه رسوا شوند.که حتما خطر این جریان که ضرری مانند خوارج برای امیرالمومنین دارند کمتر از لیبرال ها برای کشور نیست. مردم ما حتما روزی پشت صحنه این جریان را خواهند دانست.دستور قرآنی در این موارد چیست؟۳.ای برادران و خواهران دینی من “اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم”گمان بدی که بر اساس خبر جریان فاسد سیاسی به شما می رسد قطعا مصداق این آیه است.قران از ما می خواهد از این گمان بد “خیلی” دوری کنیم. ما اینگونه عمل می کنیم؟!۴. ای کاش برای اینگونه مسائل به جای اینکه گوشمان به فلان اکانت توییتر می بود؛ قدری بیشتر تحقیق میکردیم؛ به حرف آقای جاودان گوش می کردیم. سراغ امثال آقایان عابدینی و میرهاشم و تحریری و میرباقری می رفتیم. عالم مطلع و با تقوا در همین تهران کم نداریم؛ مراجعه ما برای گره های ذهنی به جای گشتن بین کامنت ها باید مراجعه به این ها باشد. آنها هم اقای صدیقی و علم الهدی را بهتر می شناسند و هم دغدغه عدالت را به معنای واقعی دارند. و حتما برای مردم و نخبگان که دنبال حقیقت هستند؛ باید کمی مرجع پاسخ هایمان را از فضای مجازی به حقیقی تغیر دهیم.پی نوشت:۱. خطای یکی از مجریان در موضوع تاسیس موسسه محرز و مورد شکایت آقای صدیقی است.کار اجرایی خطا دارد و ممکن است فردا در مجموعه ای دیگر هم رخ دهد باید با آن مبارزه کرد.۲.ان شالله مسئولین مرتبط این بساط اطلاعات دادنها از درون مجموعهها را جمع کنند.۳.حتما این جریان مدعی عدالتخواهی کینه ما را میکند و به ما حمله میکند.
[
- برچسب ها: