جهان پس از مرگ در اساطیر مصر باستان

  • توسط: admin


جهان پس از مرگ در اساطیر مصر باستان، دنیایی پیچیده، مقدس و همراه با آیین‌ها و باورهای متعدد است. مرگ در مصر باستان به‌عنوان پایانی قطعی تلقی نمی‌شد، بلکه مرحله‌ای ضروری برای رسیدن به یک زندگی جاودانه و بهتر به شمار می‌آمد. مصریان با درکی عمیق از مرگ، تلاش کردند آن را نه تنها به‌عنوان واقعیتی اجتناب‌ناپذیر، بلکه به‌عنوان تحولی مقدس و الهی درک کنند. این باورها باعث شد که آنها نسبت به مسائل مربوط به مرگ و زندگی پس از آن توجه ویژه‌ای داشته باشند.

دیدگاه مادی مصریان به زندگی پس از مرگ

مصریان باستان زندگی پس از مرگ را به‌شدت مادی می‌دانستند. از نگاه آنها، زندگی اخروی نیز به همان میزان از ابزار و امکاناتی که در زندگی دنیوی داشتند، نیازمند بود. به همین دلیل، قبرهای آنها، به‌ویژه قبر پادشاهان، پر از اشیای ارزشمند، طلا و جواهرات، ظروف و حتی لباس بود. این اشیا به‌منظور تامین نیازهای زندگی پس از مرگ در کنار مردگان قرار می‌گرفت. آرامگاه‌های مصری به‌ویژه اهرام باشکوه، نمونه‌هایی برجسته از این اعتقاد هستند. ویل دورانت، تاریخ‌نگار معروف، بیان می‌کند که هدف از ساخت اهرام به‌هیچ‌وجه ایجاد یک اثر بزرگ معماری نبود، بلکه این کار با نیت دینی و معنوی انجام شده است. اهرام مصر ابتدا به‌صورت گورهایی ساده ساخته می‌شدند و با گذر زمان و رشد باورهای مذهبی، به این ساختارهای عظیم تبدیل شدند.

مفهوم کا، با و آخو در اساطیر مصر

مصریان باستان بر این باور بودند که وجود انسان به چند بُعد تقسیم می‌شود. یکی از مهم‌ترین این بُعدها کا بود. کا به‌عنوان همزاد و هم‌نفس فرد تلقی می‌شد و پس از مرگ او به زندگی ادامه می‌داد. همچنین، با نماینده دیگری از روح بود که می‌توانست در دنیای مادی به‌صورت پرنده به جهان انسان‌ها بازگردد و با جسد خود ارتباط برقرار کند. وجود آخو نیز به‌عنوان بعدی دیگر از روح در باور مصریان مطرح بود. کلمه آخو به معنی روح است و به ارواحی اشاره دارد که از طریق مراسم تدفین به موجودات برتر و ایزدگونه تبدیل می‌شدند. این باورها به قدری در بین مصریان عمیق بود که هرچه جسد از فساد دورتر بود، ارتباط کا و جسد برقرارتر و مرگ واقعی دیرتر فرا می‌رسید. به همین دلیل، مومیایی کردن مردگان از اهمیت بسیاری برخوردار بود؛ زیرا سالم نگه داشتن جسد به حفظ این ارتباط کمک می‌کرد.

اسطوره اُزیریس و خدایان جهان زیرین

یکی از مهم‌ترین اساطیر مربوط به جهان پس از مرگ، داستان اُزیریس است. در این اسطوره، اُزیریس که پادشاه و خدای باروری بود، توسط برادرش سِت به قتل رسید. همسر او، ایزیس، او را دوباره به زندگی بازگرداند، اما اُزیریس دیگر به زندگی زمینی بازنگشت و تصمیم گرفت که به جهان زیرین رفته و به‌عنوان فرمانروای ارواح مردگان ایفای نقش کند. این اسطوره نمایانگر گذار از زندگی به مرگ و سپس به جاودانگی است. در کنار اُزیریس، خدایان دیگری نیز در جهان مردگان حضور داشتند، از جمله آنوبیس که راهنمای مردگان به سوی داوری بود؛ رع، ایزد خورشید که شبانگاه جهان زیرین را روشن می‌کرد؛ هاثور و آمنت که در دروازه جهان اخروی به استقبال مردگان می‌رفتند و به آنها خوشامد می‌گفتند.

آیین داوری و ترازوی عدالت

یکی از اصلی‌ترین مراحل ورود به زندگی جاودانه در باور مصریان، آیین داوری و سنجش روح بود. پس از مرگ، روح فرد وارد تالاری به نام تالار داوری دوگانه می‌شد. در این تالار، اوزیریس بر تخت داوری نشسته و منتظر ارواح بود. در این آیین، فرد متوفی باید از اتهام‌های مختلف مبرا می‌شد و به نوعی اقرار منفی را ارائه می‌داد؛ یعنی با اعلام اینکه هیچ گناهی مرتکب نشده است، خود را از هرگونه خطا تبرئه می‌کرد. سپس، قلب او در یک ترازو در برابر ماعت، ایزد راستی و عدالت، قرار می‌گرفت. اگر قلب فرد به اندازه پر عدالت سبک بود، او به جهان جاودانگان راه می‌یافت. در غیر این صورت، غولی به نام آمه‌مانیت، که موجودی با ترکیب سر شیر، بدن اسب آبی و دم تمساح بود، قلب او را می‌بلعید و بدین ترتیب فرد از زندگی جاودان محروم می‌شد.

زندگی در جهان مردگان

افرادی که به مرحله داوری نهایی راه یافته و پذیرفته می‌شدند، به قلمرو از پریس وارد می‌شدند و زندگی جاودان را تجربه می‌کردند. اما زندگی در جهان مردگان به این معنا نبود که مردگان از وظایف خود آزاد می‌شدند. باور مصریان بر این بود که روح فرد باید به کشت و زرع در مزرعه‌های خدایان بپردازد و دیگر وظایف روزانه را انجام دهد. با این حال، از آنجا که مصریان جادو و طلسم‌های خاصی همراه مردگان دفن می‌کردند، ارواح می‌توانستند از انجام برخی از این وظایف اجتناب کنند. یکی از این جادوها، او شابتی‌ها بود؛ مجسمه‌های کوچک سنگی یا فلزی که به‌عنوان جانشین برای کارهای سخت و طاقت‌فرسا در مقبره‌ها قرار می‌گرفتند.

سفر شبانه رع به جهان مردگان

مصریان بر این باور بودند که خورشید، با عنوان ایزدی به نام رع، هر شب پس از غروب به جهان زیرین سفر می‌کند. این سفر، که دوازده ساعت به طول می‌انجامد، در کتیبه‌ای به نام کتاب دروازه‌ها توصیف شده است. رع در طول شب به قلمرو مردگان سفر کرده و به‌صورت نمادین نیرو و حیات را به آنجا می‌آورد. این سفر نمادی از گذر و تحول بین روز و شب، زندگی و مرگ، و بیداری و خواب است و بیانگر باور مصریان به چرخه‌های جاودانه طبیعت است. آنان معتقد بودند که این سفر به زندگی و مرگ جاودانگی می‌بخشد و نمادی از همزیستی متقابل این دو مفهوم است.

نقش خدایان و باورهای فراطبیعی در زندگی جاودانه

جهان پس از مرگ در اساطیر مصر باستان قلمرویی پر از خدایان و موجودات فراطبیعی بود. علاوه بر اُزیریس و آنوبیس، خدایانی چون ماعت، ایزد عدالت، و آمِنت، که به استقبال مردگان می‌رفت، در این جهان نقش داشتند. این خدایان وظایف خاصی داشتند و باور مصریان به جهان پس از مرگ، نه تنها به معنای آرامش ابدی، بلکه به‌نوعی زندگی جدیدی برای روح انسان به شمار می‌آمد. آنها معتقد بودند که کوهستان لیبی مرز بین دنیای انسان‌ها و دنیای مردگان است و مردگان در آنجا به انتظار زندگی دوباره می‌نشینند.

پایان

جهان پس از مرگ در اساطیر مصر باستان به‌گونه‌ای پیچیده و سرشار از جزئیات بود که زندگی جاودانه را برای مصریان باستان معنای خاصی بخشید. اعتقادات عمیق آنها به جهان زیرین و اهمیت مرگ و زندگی اخروی، به‌همراه سنت‌های تدفین، به خلق آثاری برجسته و بی‌نظیر چون اهرام و مقبره‌های باشکوه منجر شد. این باورها همچنان نمادی از فرهنگ غنی مصر باستان و رابطه‌ای ماندگار با مفهوم جاودانگی است.

  • برچسب ها:
  • اشتراک گزاری:

مطالب مرتبط

ارسال نظر

شما اولین نفری باشید که در مورد پست مربوطه نظر ارسال میکنید...
شبکه های اجتماعی ما
لینک های مفید