اقتصاد ایران در انزوا توسعه نمی یابد

  • توسط: admin


به گزارش تجارت نیوز،

محسن امین زاده در نشست انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها درباره «اجماع پذیری سیاست خارجی در ایران» گفت: سیاست خارجی در ایران هر روز بیشتر به حاشیه رانده می‌شود؛ و این وضعیت حتی ارتباطی به تحولات دوران انقلاب اسلامی ندارد.

معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات تصریح کرد: مواردی همچون سفر رئیس جمهور سوریه بدون اطلاع رئیس جمهور و وزیر خارجه وقت، سفرهای رئیس جمهور روسیه تحت مدیریت تشریفاتی غیر از وزارت خارجه، پنهان کاری واقعیت‌های مربوط به سقوط هواپیمای اوکراینی، پدیده‌های بی نظیری است که سیاست خارجی ایران را از جایگاه بسیار حساس و تعیین کننده دیپلماسی در اقتدار ملی کشورها به بیرون پرتاب کرد و نیروهایی به کلی بی اطلاع از مقتضیات و آداب دیپلماسی، این حوزه کار را هم تحت اختیار کامل خود در آورده اند.

امین زاده با تأکید بر اینکه دخالت افراد و بخش غیر متخصص در اموری که فاقد صلاحیت حرفه‌ای و تخصصی آن هستند عملا باعث می‌شود که نه تنها بازوی اساسی اقتدار ملی کشور یعنی قدرت دیپلماسی تقریبا به طور کامل فلج شود، بلکه نتایج کارهای حوزه های نظامی نیز منجر به بهترین نتایج نشود.

وی افزود: دخالت‌های پیدا و پنهان در اجرای سیاست خارجی باعث شده که عملا تواناترین و با تجربه‌ترین‌ها به حاشیه رانده شود و در بسیار موارد سیاست خارجی نه تنها نتواند مقتدرانه از راهبردهای درست و شایسته برای اقتدار ملی دفاع کند بلکه به صورت یک نهاد فرعی در پی تحولاتی برود که دیگران شکل می‌دهند. اینها عملا تصویری تیره از خطاهای بزرگ است که با نادیده گرفتن سهم دیپلماسی در قدرت ملی می‌تواند نهایتا نتایج بسیار خطرناکی به بار آورد.

معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات تأکید کرد: نیروهای سیاسی و متخصصان سیاست خارجی باید در هر زمان و پیش از هر رویداد نظامی و پس از هر رویداد نظامی راهبردهای سیاسی و مقتضیات سیاسی کار را تدوین کنند، به تصویب برسانند و شایسته‌ترین شیوه کار را طراحی و اجرا کنند. اگر توجه داشته باشید طبق قانون اساسی عالی‌ترین مرجع تصمیم‌گیری در مدیریت کلیه تحولات مرتبط با امنیت ملی یعنی شورای عالی امنیت ملی کشور متشکل از مسئولانی است که اکثر آنان غیر نظامی هستند. اما در عمل چنین نشد بلکه این نهاد عالی نیز نسبت به گذشته به حاشیه رانده شده است.

وی با بیان اینکه آسیب‌پذیری وزارت خارجه موقعیت ایران در صحنه بین‌المللی را تضعیف کرده، در خصوص مؤلفه‌های قدرت ملی گفت: قدرت نظامی سهم بزرگی در اقتدار ملی دارد . اما در نظریه امروزین قدرت ملی کشورها، اهمیت قدرت اقتصادی بسیار افزون شده و جایگاه بالاتری را به خود اختصاص داده است. مثلا اقتدار چین متأثر از افزایش روز افزون اقتدار اقتصادی این کشور است.

امین‌زاده تصریح کرد: روزگاری چین صاحب سلاح هسته‌ای بوده اما فاقد قدرت اقتصادی بوده و به عنوان سرزمین مردمانی فقیر جایگاه شایسته‌ای در جهان نداشته است. آنچه چین را به جایگاه امروز رسانده، اقتدار اقتصادی این کشور بوده است. قدرت نظامی ارزش بالای خودش را دارد اما هرگز نمی تواند جای قدرت اقتصادی را بگیرد. هر روز سهم قدرت اقتصادی در منزلت جهانی و اقتدار کشورها بالاتر می رود. اما در ایران قدرت اقتصادی سهم شایسته ای در اقتدار ملی ندارد.

وی ادامه داد: چرا بنا را بر این نمی‌گذاریم که حتی از جمهوری خلق چین بیاموزیم؟ چرا از کشور انقلابی ویتنام نمی‌آموزیم؟ اینها که غربی و متحد آمریکا و دشمن و مخالف ما نیستند؛ کشورهای نزدیک به ایران هستند. ما امید فراوانی به همکاری‌های اقتصادی با چین و کشورهای مشابه چین داریم. چرا از چین نمی‌آموزیم؟ اینها کشورهایی هستند که وقتی تصمیم می‌گیرند قدرتمندتر باشند اول بنیان‌های اقتصادی کشورشان را قدرتمندتر می کنند. سیاست‌هایشان کاملا در خدمت توسعه اقتصادی قرار می‌گیرد.

معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات تأکید کرد: کشوری که بنیان اقتصادی آن قدرتمند نباشد و بنیان نظامی قوی داشته باشد ممکن است با بحران‌های بسیار جدی مواجه شود. مصداق بارز آن که بارها در موردش صحبت شده است، اتحاد جماهیر شوروی است. قدرت دوم نظامی یا به ادعای خودشان اول نظامی جهان که در زیر فشار بحران اقتصادی و ناکارآمدی حوزه‌های غیر نظامی حکمرانی، فروپاشید. 

وی یادآور شد: ما قدرت زیادی در عرصه نظامی داریم و توان تسلیحاتی ما هر روز قدرتمندتر شده است. اما قدرت اقتصادی ما هر روز دارد کوچکتر می شود. در چنین شرایطی تهدیدات جدیدی هم علیه کشور آغاز شده است. آیا قدرت اقتصادی ما تاب و توان چنین وضعیتی را دارد؟ اگر ندارد چرا تدبیر نشده و به چنین وضعیتی دچار شده‌ایم؟ بی تردید کشور باید در مقابل تهدیدات خارجی تدبیر و ایستادگی کند و مسلما بار ایستادگی نظامی بر دوش نظامیان است. اما عدم اولویت‌بندی‌های درست و به حاشیه رانده شدن توسعه ملی و دیپلماسی و کشیده شدن ایران به تحریم‌های اقتصادی و عدم دسترسی مداوم کشور به دانش و تکنولوژی‌های روزآمد، دسترسی به بانک‌های بین‌المللی و سرمایه‌گذاری‌های بزرگ و فقدان بازارهای امن برای محصولات اصلی کشور، اقتصاد ما را تضعیف کرده است.

امین‌زاده اظهار داشت: سال‌ها است که در ایران به خاطر تحریم‌هایی که به کشور تحمیل شده است هیچ سرمایه‌گذاری بزرگ خارجی صورت نگرفته است. ایران حتی نتوانسته از اعتبارات متعارف تجاری و بانکی متداول در فعالیت های اقتصادی جاری کشور مثل فاینانس‌های کوتاه مدت و میان مدت بهره مند شود. هیچ سرمایه‌گذاری بزرگ خارجی صورت نگرفته است و هیچ تکنولوژی جدید و روزآمدی وارد حوزه های نفت و گاز کشور نشده است. هیچ بازار جدیدی به روی اقتصاد و حتی نفت و گاز ایران باز نشده و هر روز بازارها بروی اقتصاد ایران بسته‌تر شده است.  این درحالی است که هر روز به تکنولوژی‌های بیشتری برای کارآمد کردن صنعت نفت و گاز کشور نیاز داریم‌؛ تکنولوژی‌هایی که بتواند بهره‌وری حوزه نفت و گاز و به طور کلی صنایع انرژی را افزایش دهد.  ناترازی نفت و گاز و برق در ایران بسیار تکان دهنده و ناشی از عدم سرمایه گذاری و فرسودگی صنایع و کهنگی تکنولوژی های مورد استفاده است. 

وی افزود: کارهای بزرگی که در نفت و گاز ایران در گذشته انجام شده ناشی از تدابیر سیاسی و دیپلماتیک بوده که دو دهه پیش درهای سرمایه و تکنولوژی و تقاضا و بازار را به روی پروژه‌های نفت و گاز ایران باز کرد. ناشی از ظرفیتی بوده که دیپلماسی ایجاد کرده است و امروز کشور فاقد آن است.

معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات با بیان اینکه این مشکلات ناشی از اختلاف بر سر سیاست خارجی نیست بلکه در حوزه اقتصاد هم این تفاوت نظرها وجود دارد، افزود: راجع به این بحث می‌شود که ما چاره‌ای جز رویارویی با جهان نداریم لذا باید در کشور تلاش کنیم خودکفا شویم. یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری اخیر می‌گفت ما بی‌جهت گرفتار یک تعداد کشور محدود شده‌ایم در حالی که 200 کشور در دنیا وجود دارند که همه فرصت برای کار اقتصادی ما هستند. منظورش 180 کشوری بی بضاعتی است که مجموعا کمتر از 20 درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارند.  من مقاله نوشتم که 80 درصد اقتصاد جهان در اختیار 20 کشور است و نزدیک 100 درصد دانش و تکنولوژی‌ جهان هم در همین حوزه خلق می‌شود و تجربه می‌شود و گسترش می‌یابد.

وی ادامه داد: او ظاهرا توصیه می‌کرد که این کشورها را رها کنیم و برای توسعه اقتصادی دنبال کشورهای فقیر و ناتوان آفریقایی و آسیایی بگردیم! البته ممکن است در کشورهای کوچک کم بضاعت آفریقا و افغانستان هم فرصت‌هایی برای فروش کالای ما وجود داشته باشد اما اگر با 20 کشوری که بزرگترین تکنولوژی‌ها در آنجا خلق می‌‌شود و توسعه پیدا می‌کند، سرمایه عظیم مازاد جهان در اختیار آنان است و اقتصادشان به انرژی ما نیازمند است کار نکنیم چون با ما دشمنی دارند با چه امکانی می توانیم توسعه کشور را به پیش بریم. افغانستان به کالای غیر نفتی ما نیازمند است اما با اتکای صرف به بازارهایی چون افریقا و افغانستان که نمی توان قدرت ملی کشور را حفظ کرد.

امین‌زاده تأکید کرد: تصویری که از این وضع ساخته می‌شود، معنایش این است که ما باید از رابطه با قدرتمندان جهان بگذریم و به سمت انزوای مداوم برویم و البته اقتصاد ما امکان ندارد در انزوا توسعه پیدا کند. آقای پزشکیان درباره 200 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری حداقلی صحبت می‌کند. درباره ضرورت پیوستن به FATF صحبت می‌کند و شما می‌دانید که چه جنگ‌هایی در ارتباط با پیوستن به FATF در داخل کشور وجود دارد. همه کاسبان تحریم در مخالفت صف کشیده اند. چرا اصرار دارند که همچنان مشکل را حل نکنیم و وارد FATF نشویم؟ چون سال‌ها است یک اقتصاد زیرزمینی شکل داده‌اند و نگران حفظ آن هستند. در این اقتصاد جمعیتی کاسبان تحریم شکل گرفته و به ثروت و قدرت رسیده اند و حالا نمی‌خواهند از این شرایط بگذرند.

وی با تأکید بر اینکه کاسبان تحریم یک پدیده واقعی است، گفت: در اقتصاد زیرزمینی، کاسبی و زندگی آنها موکول به تحریم است. این وضعیت اقتصادی در برابر تحول مقاومت می‌کند و علتش این است که بخش زیادی از این حیات اقتصادی‌ نمی‌تواند خودش را با مناسبات بین‌المللی تنظیم کند. ولی واقعیت این است که اقتصاد ما، توسعه ملی ما، ثروت ملی ما فدای کسب و کار کاسبان تحریم شده است و کشور در اقتصاد بسته تحریمی کاسبان تحریم، نمی‌تواند به پیش برود.

معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات گفت: من سال 1385 در مورد راهبرد هسته‌ای ایران مقاله‌ای نوشتم و همان جا هشدار دادم که ما نمی‌توانیم مثل کره شمالی شویم؛ اگر می‌خواهیم سیاست هسته‌ای را دنبال کنیم، باید مثل ژاپنی‌ها دنبال کنیم. ژاپنی‌ها ذره ذره پیشرفت کرده‌اند و بسیار هم به سقف و اوج تکنولوژی‌های هسته‌ای غیر نظامی رسیده اند و حتی به توان نظامی‌اش نیز نزدیک شده‌اند. یعنی کیفیت تکنولوژی‌های هسته‌ای ژاپن از اکثر صاحبان بمب جهان هم بالاتر است. اما توانسته اعتماد جهانی و سازمان‌های بین‌المللی را جلب کند و تکنولوژی خودشان را به حداکثر برساند و کیفیت عالی علمی و اقتصادی برای کشور ایجاد کنند.

وی ادامه داد: تمام رقبای ژاپن هم اذعان دارند که هرگاه این کشور اراده کند ظرف دو هفته می تواند سلاح هسته ای اش را بسازد و عملیاتی کند. ما دنبال سلاح هسته ای نبودیم و به دنبال اقتدار هسته ای و اقتدار دانش هسته ای بودیم اما در عین حال الگوی ژاپن را انتخاب نکردیم .عملا برای دانش هسته ای صلح آمیز الگوی کره شمالی را انتخاب کردیم.

امین‌زاده افزود: باورم نمی‌شود ولی به نظر می‌رسد در بسیاری حوزه‌های دیگر هم ما تمایل به الگوی کره شمالی داریم. کره شمالی خودکفا است. جمعیتش در یک فقر بی‌نظیر و غیر قابل تصور برای ما، زندگی می‌کنند و در ساختاری که رسانه و ارتباطات، سفر، تحرک اقتصادی، دانشگاه، سلامت، عدالت و رقابت و….  ، و به طور کلی‌ زندگی درست و حسابی ندارد و تنها چیزی که دارند، فناوری هسته‌ای است .کره شمالی توان هسته ای نظامی خودش را افزایش داده و هر چندگاه  یک موشک جدید آزمایش می‌کند.

وی تأکید کرد: اگر قرار است الگوی ما کره شمالی باشد، ما احتیاج به دیپلماسی هم نداریم. کره شمالی اصلا نیازی ندارد که دیپلماسی داشته باشد؛ اقتصاد و تجارت خارجی مهمی هم ندارد. اندکی محصول کشاورزی و جنگلی به چین صادر می‌کند. کشور ما هرگز نمی تواند شبیه کره شمالی شود ولی بسیاری موارد احساس می‌شود که الگویی که ما در سیاست خارجی و توسعه نظامی دنبال می‌کنیم، بیش از همه شباهت به این وضعیت کره شمالی دارد.

معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات با اشاره به اینکه ما در شرایط خاصی قرار گرفته‌ایم، تصریح کرد: به نظر می‌رسد که ما در جنگ نرم بسیار آسیب‌پذیر هستیم و در «اقتدار نرم» هم آسیب‌پذیر هستیم اما به هر حال نشان داده‌ایم که توانایی تسلیحاتی قابل توجهی داریم و افتخار هم می‌کنیم که نیروهایی توانسته‌اند این توانایی را بومی کنند و بخشی را ارتقاء بدهند. اما ما در اقتصاد ناتوان شده‌ایم و هر روز ناتوان‌تر می‌شویم و سهم ما در قدرت اقتصادی جهان بسیار ناچیز شده است.

وی ادامه داد: دیپلمات‌های ما همه تلاش‌شان را می‌کنند و وزیر خارجه ما فعالیت‌های مفیدی را انجام می‌دهد اما به وزارت خارجه چنین نقشی داده نمی‌شود که بتواند وظیفه بزرگ مواجهه با جامعه جهانی را بطور کامل بر دوش بکشد. نقش وزارت خارجه تقسیم شده است. بخش زیادی از سیاست خارجی ما در اختیار وزارت خارجه نیست و درگیر عوامل مختلفی است. ما در زمینه رسانه هم با چنین مشکلی مواجه هستیم. آن هم اگر قدرت نرم و تأثیرگذاری روی افکار عمومی باشد، می‌توانیم قضاوت کنیم که چه تأثیرگذاری نظام رسانه‌ای ما دارد و چه تأثیرگذاری مخالفان ما در افکار عمومی دارند.

امین‌زاده افزود: برخی نهادهای اطلاعاتی هستند که ظاهرا  مهمترین کاری که انجام می‌دهند کنترل امثال من و شما است. آنها در همه دانشگاه‌ها،‌ مدارس، ادارات ، مؤسسات، فعالیت‌های سیاسی، فرهنگی، و البته با گستردگی در فعالیت‌های اقتصادی حضور دارند ولی آیا اصلا قادر هستند وظیفه اصلی خود را انجام دهند؟! قدرت جاسوسی اسرائیل و نفوذ در ایران تکان دهنده است و در این زمینه هم ما آسیب‌پذیری‌های جدی داریم. اگر همه اینها را کنار همدیگر فهرست کنیم، می‌توانیم بگوییم به رغم اینکه قدرت نظامی قدرتمندتری پیدا کرده‌ایم، اما ساختارهای قدرت ما در حوزه‌های اقتصادی، تکنولوژی، سیاست خارجی، فرهنگ و رسانه، تأمین امنیت از طریق جاسوسی و ضد جاسوسی و مبارزه با تهدیدات پنهان بیگانگان، توانایی‌های لازم را ندارند و ما آسیب‌پذیری‌های جدی داریم.

وی تأکید کرد: به نظر می‌رسد ما اختلافات بنیادینی در بحث قدرت داریم که یکی از نتایج و آثارش در سیاست خارجی است. به شدت تعریف ما از قدرت خودش را در  « قدرت نظامی» نشان می دهد. درصد مهمی از مردم از شرایط ناراضی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ناراضی هستند. ما نتوانسته‌ایم این عنصر اساسی قدرت ملی  یعنی «همبستگی ملی» را در حد سالهای انقلاب و جنگ حفظ کنیم. هرگز نارضایتی ها چنین نبوده که امروز هست. این نارضایتی ها عوامل مختلف به ویژه علل اقتصادی دارد؛ کشور فقیرتر و ظرفیت‌هایش کمتر شده است. شما می‌توانید مقایسه کنید که 15 سال پیش یک استاد دانشگاه، یک پزشک، یک معلم، یک کارگر، یک کشاورز،  چقدر قدرت خرید داشته و حالا چقدر قدرت خرید دارد. این وضعیت در طبقات کمتر برخوردار جامعه تکان دهنده است.

معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات گفت: اختلاف نظر یا عدم اجماع تنها مربوط به سیاست خارجه نیست، ما در حوزه تعریف قدرت ملی، عناصر قدرت ملی و اولویت‌هایشان ظاهرا اختلاف‌نظرهای قابل توجهی داریم. «قدرت نظامی» اولین مولفه قدرت در قدرت‌های جهان نیست و قدرت اول آنها «قدرت اقتصادی» است. سهم عناصر تعیین کننده قدرت ملی تغییر کرده و به نظر می‌رسد که ما توجه نداریم و تصور می‌کنیم که یک قدرت نظامی بالا می‌تواند اینها را پوشش بدهد و فرصت ایجاد کند. قدرت نظامی بالا نمی‌تواند حتی امنیت ملی را به تنهایی ایجاد کند. کشور اگر توان مالی نداشته نباشد حتی نمی‌تواند به متحدین خود در منطقه کمک مالی و امکانات بدهد.

وی تأکید کرد: بعضی‌ها می‌گویند باید بمب اتم داشته باشیم تا امنیت ما برقرار شود؛ کره شمالی امنیت دارد؟! یکی از ارزش‌های سیاست ما که رهبری روی آن تأکید داشتند این است که ما نمی‌خواهیم بمب بسازیم و می‌خواهیم تکنولوژی هسته‌ای خودمان را ارتقاء بدهیم و تکنولوژی صلح‌آمیز هسته‌ای داشته باشیم. این حق ما است و تا اینجا هم خوب پیش رفته ایم اما در مناقشه‌ های جهانی که علیه ما شکل گرفته نتوانسته ایم با ابزار دیپلماسی بحران ها را مدیریت کنیم.

امین‌زاده یادآور شد: در گذشته دیپلماسی ما خوب عمل کرده، حملات آمریکا به عراق و افغانستان تبدیل به تهدید برای ما نشد و حتی فرصت‌هایی برای ایران ایجاد کرد و بعد از آن ایران قدرتمندترین کشور منطقه تعریف می‌شد. اگر آن شرایط را با شرایط امروز مقایسه کنیم، سیر نزولی را می‌بینیم و جایگزینی نظامی‌گری به جای کار دیپلماسی و اقتصادی چنین تأثیراتی گذاشته است. در حوزه اقتصاد، نظامی‌گری منجر به این شده که اقتصاد ما از وضعیت هنجار خودش خارج شود. هیچ کشور قدرتمندی در ایران سرمایه‌گذاری نمی‌کند و هیچ کمپانی مؤثری در توسعه به کمک ما نمی‌آید.

وی ادامه داد: کشورهایی که فرصت‌های اقتصادی گذشته را در ایران ندارند مثل اروپایی ها، به راحتی مواضع ناشایست علیه ایران می‌گیرند. نه بازاری هست که برایش نگران باشند و نه پروژه اقتصادی مشترکی که به ان اهمیت بدهند. اقتصاد منزوی ایران هیچ شریک بزرگ اقتصادی ندارد و حتی چین هم با اکراه فراوان و تخفیف های فراوان نفت از ما می خرد.

معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات اظهار داشت: اصلا بحث ما این نیست که با آمریکا رابطه برقرار کنیم؛ نه عملی است و نه  مسأله اصلی است. چین به ما می‌گوید شما بحران روابطتان را با آمریکا کاهش بدهید تا ما در کشور شما سرمایه‌گذاری کنم. چین قرارداد بسته و سند همکاری‌های 25 ساله را امضا کرده و می‌گوید من به شرطی می‌توانم اینها را اجرا کنم که تو مسائل خودت را با آمریکا و دنیا و منطقه حل کنی و اگر در شرایط بحرانی باشی من در ایران سرمایه‌گذاری نمی‌کنم. چین که در همه مناسباتش رقیب آمریکا و علاقه‌مند به کار کردن با ایران است، حاضر نیست در هیچ پروژه مهمی در ایران درگیر شود. نفت ارزان می خرد و خیلی بدحسابی می کند و در همین شرایط تحریم با مشکلات ما کاسبی می‌کند.

وی تأکید کرد: برای حل کردن مشکلتمان با دنیا نیازی نیست که با آمریکا رفیق شویم. دیپلماسی ما باید بنیانش بر همکاری با جهان قرار بگیرد، دیپلماسی باید قدرت و جایگاه خودش را پیدا کند؛ منزلتی پیدا کند که مثل کشورهای دیگر وزیر خارجه بتواند کارهای موثری کند که گره‌ها باز شود. ما بدون خارج شدن از قفل‌ها و بند و بست‌هایی که ما را در روابط جهانی با هم کشورها گرفتار کرده، نمی‌توانیم روند توسعه را بهبود ببخشیم؛ کشور هر روز فقیرتر خواهد شد و حتی نمی‌توانیم ظرفیت‌های بسیاری که در حوزه انرژی، گاز و نفت و معادن داریم را به فرصت‌های ماندگار برای فرزندانمان تبدیل کنیم.

امین‌زاده افزود: نقطه کلیدی ما باید این باشد که می‌خواهیم واقعا قدرتمند باشیم . یعنی واقعا ابتدا قدرت اقتصادی‌ ما افتخارامیز شود.  همچنان که قدرت نظامی‌مان افتخار آمیز است. باید به قدرت رسانه‌ای خودمان افتخار کنیم، رسانه ای که مخاطب ملی داشته باشد. وضعیتی که امروز کاملا وارونه است و رسانه های ملی ناتوانترین هستند.

وی گفت: به طرز حیرت‌انگیزی شهدای انرژی هسته‌ای ما توسط عناصر نفوذی اسرائیلی ترور مشدند، ترور شهید فخری‌زاده تکان دهنده است. حتی ممکن است شخصیت‌های خارجی در ایران مورد ترور قرار بگیرند. هنیه در ایران ترور می‌شود و وضعیت تکان دهنده‌ای که در رابطه با پیجرهای حزب الله پیش می‌آید و نقش نفوذی‌ها در از دست دادن نیروهای زیادی از حزب الله لبنان تعیین کننده است. اینها حاکی از  این است که منظومه‌ای از مشکلات در کنار همدیگر وجود دارد و ما همه عناصر کلیدی را در جایگاه خودش نداریم. 

معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات با تأکید بر اینکه ما نمی‌توانیم به روسیه تکیه کنیم، اظهار داشت: روسیه شریک راهبردی ما نخواهد بود. هرگاه که منافعش اقتصاد کند و در همان محدوده‌ای که منعفت داشته باشد و تا زمانی که منفعت بهتری بدست نیاورد با ما همراهی خواهد کرد و در شرایط حساس به دلیل تفاوت منافعش تنهایمان خواهد گذاشت.  ما باید با همه دنیا ارتباط برقرار کنیم برای اینکه بتوانیم مستقل باشیم، هیچ کشوری بر ما تأثیر نگذارد، بتوانیم در مقابل همه نوع تهدید بایستیم و همه فرصت‌های ممکن را از دنیا جذب کنیم.

وی افزود: بنابراین اجماعی که در موردش صحبت می‌کنیم، اجماع و وفاق بر سر توسعه است؛ باید وفاق بر سر قدرت ملی باشد.  وفاق بر سر توسعه ملی باشد و وفاق بر سر سربلندی و رفاه ملت ایران باشد و همه از جمله نظامیان و امنیتی ها و اطلاعاتی ها در جایگاه شایسته و موظف خود قرار بگیرند چنانکه اهل اقتصاد و تجارت و تولید و سیاست و سیاست خارجی و فرهنگ و هنر و رسانه و آموزش و پرورش و دانشگاه و بهداشت و درمان و غیره هم در جایگاه خودشان کشور را در مسیر توسعه قرار دهند. 

منبع :

جماران

  • اشتراک گزاری:

مطالب مرتبط

ارسال نظر

شما اولین نفری باشید که در مورد پست مربوطه نظر ارسال میکنید...
شبکه های اجتماعی ما
لینک های مفید