تجربه اکشن فراموشنشدنی: نقد فیلم The Killer اثری قدیمی و جذاب
جان وو به عنوان یکی از معدود کارگردانانی که فیلمهای خود را بازسازی کردهاند به جمع آلفرد هیچکاک و میشائل هانکه میپیوندد. هرچند فیلم «قاتل» نمیتواند با کلاسیک پیشگامانه هنگ کنگی خود برابری کند، اما همچنان یک فیلم جان وویی عالی است. در ادامه با نقد فیلم The Killer همراه ویجیاتو باشید.
در داستان این فیلم زی (ناتالی امانوئل) یک قاتل است. او در آخرین کار خود در پاریس، به طور تصادفی خوانندهای به نام جن (دایانا سیلورز) را کور میکند. در این میان سی (عمر سی)، پلیس فرانسوی که در حال تحقیق درباره این قتل است، در نهایت با زی همکاری میکند تا از کشتن جن، که میتواند شاهدی مهم باشد جلوگیری کند و البته گروه دیگری از قاتلها را نیز متوقف کند. این طرح اصلی فیلم 1989 جان وو است؛ اما جزئیات از مکان و زمان تغییر کرده و به روز شدهاند.
«قاتل» یا «The Killer» اصلی جان وو که در سال 1989 اکران شده بود، اکنون تبدیل به یک کلاسیک کالت شده است، بهویژه در ژانر خونریزی قهرمانانه، که بعدها الهامبخش کارگردانان برجستهای چون لوک بسون، تونی اسکات، کوئنتین تارانتینو و بسیاری دیگر شد. داستان آن فیلم در مورد یک قاتل بسیار حرفهای با قلبی مهربان بود که مجبور شد با یک پلیس بسیار کنجکاو وارد اتحاد شود و همکاری آنها بعداً به چیزی شبیه به دوستی تبدیل شد. اکنون این بازسازی چارچوب داستان نسخه قبلی خود را به ارث برده است، با این حال، جزئیات خاص هنوز متفاوت است.
فیلم قاتل محصول سال 1989
اول از همه، هویت خود قاتل قابل توجه است؛ اکنون او به جای یک مرد، یک زن جوان است که در اتاقی نامحسوس مشرف به برج ایفل زندگی میکند. در فیلم اورجینال جان وو قاتل با بازی چون یون فت یک قوس رمانتیک داشت، اما در این فیلم شخصیت قاتل با گذشتهای نسبتا تاریک به دنبال یک شانس دوم برای زندگی است.
اما در مجموع قاتل (فیلم 2024) بسیار شبیه به فیلم اصلی، درباره تلاش مذبوحانه یک گانگستر برای نجات خود پس از نابود کردن زندگی یک فرد بی گناه است. همچنین این فیلم در مورد درک یک افسر پلیس است که مؤسسهای که او برای آن کار میکند واقعاً فاسد است و مجرمی که او مشغول هدف قرار دادن آن است در واقع یک قانون اخلاقی دارد که از آن پیروی میکند. و البته، این فیلم در مورد خشونت، مذهب، مواد مخدر و کبوترها (نشانه سینمای جان وو) است.
بنابراین، باید پرسید آیا هدف این بازسازی چیست؟ خب، بدون پرداختن به جزئیات، حدس میزنم جان وو میخواست این شخصیتهای مشکلدار برخلاف فیلم قدیمی او، پایانی شاد داشته باشند. اما چرا؟ زیرا فیلم 1989 یکی از دلخراش ترین پایان هایی را دارد که در زندگیام دیدهام. آنقدر غم انگیز است که چند روز طول کشید تا با آن کنار بیایم. اما نسخه جوان جان وو با نسخه 70 ساله او متفاوت است. پس جنس احساسات و پایان این فیلم نیز با آن اثر ماندگار تفاوت کرده است.
اما فیلم 2024 خوب شروع میشود و احساس یک اثر جان وویی را به خوبی به مخاطب ارائه میکند. اما متأسفانه، با گذشت زمان، تمام شور اولیه ناگهان در جایی ناپدید میشود و روایت شیک، که با اکشن سبک جان وو پشتیبانی میشود، با دیالوگهای بیپایانی جایگزین میشود، که در عمل آنقدرها که احتمالاً برای فیلمنامهنویسان روی کاغذ جذاب به نظر میرسیده، برای مخاطب جالب به نظر نمیرسند. به همین دلیل، سرعت داستان کاهش مییابد و زمانبندی طولانی میشود، که مشخصاً سودی ندارد.
صادقانه بگویم، بیشتر مشکلات من با The Killer از این واقعیت ناشی میشود که نمیتوانم بازسازی را از نسخه اصلی جدا کنم. برای من غیرممکن است که به دنبال تفاوتهای داستان، مضامین و شخصیتها نباشم. شاید اگر نسخه اصلی را تماشا نمیکردم، هر عنصر بازسازی را بر اساس شایستگی خودش قضاوت میکردم و نظری واقعاً بیطرفانه در مورد فیلم میدادم. بدیهی است که اینطور نیست، و احتمالاً به همین دلیل است که احساس میکنم کاوش در بازسازی شخصیتها، مخاطرات و، خب، نتیجهگیری نهایی من از این فیلم نسخهای ضعیفتر از آنچه قبل از آن بوده است میشود.
اما «قاتل» هنوز هم فیلمی از جان وو است، با عشق او به رویارویی در کلیساها، تعقیب و گریز با موتور سیکلت، بدلکاریهای قدیمی، «دوئلهای مکزیکی»، صحنههای آهسته و کبوترهای در حال پرواز، ترجیحاً سفید، در کادر. تمام این نکات یعنی برای درک بهتر فیلم جدید کارگردان، ارزش این را دارد که حداقل به صورت سطحی با سینمای او آشنا شویم.
در این زمینه، میتوان Mission: Impossible 2 را به یاد آورد که از نظر سبکی با سایر بخشهای حماسه جاسوسی تام کروز محبوب متفاوت بود. هدف جان وو این است: در «قاتل» قدیمی او سعی کرد با استفاده از ابزارهای فنی مناسب (تدوین، صحنه آهسته، موزیک، همراهی موسیقی و غیره) فیلم اکشن خود را شاعرانه کند، تا آن را تقریباً یک اجرای خشک سینمایی بسازد. آن زمان این فرمول کار میکرد، اما امروز تسلیم شدن در برابر چنین جذابیتهای عجیب و غریبی برای بیننده دشوارتر است.
«قاتل» جدید، بر خلاف نسخه اصلی (1989) دراماتیزه شده، بیشتر شبیه میل به مدرن کردن ژانر قدیمی، تمرین در ژانر مورد علاقه جان وو و آزمایش فرم این کارگردان در سیستم امروزی هالیوود است. اما تکنیکها و امضای کارگردان 77 ساله هنگ کنگی ممکن است برای یک بیننده مدرن اگر نگوییم مضحک، ولی نابهنگام به نظر برسد، به خصوص در مقایسه با فیلمهای اکشن نسل جدید مانند «جان ویک» یا «استخراج» (جالب اینکه فرنچایز خشمگین جان ویک با حضور کیانو ریوز از فیلمهای کلاسیک جان وو وام گرفته است).
با این اوصاف، اکشن جان وو همچنان درجه یک است، به خصوص در دورانی که به غیر از فرانچایز ماموریت غیرممکن، فرنچایز جان ویک و تعداد انگشت شماری دیگر، هیچ کس چنین کار تاثیرگذاری در هالیوود انجام نمیدهد. توانایی جان وو در خلق اکشن ساده با روح قدیمی کماکان عالی است. او قادر است همه کسانی را که با ژانر اکشن مرتبط هستند، یکی کند. فیلمبرداری مائورو فیوره، تدوین زاک استنبرگ، موسیقی مارکو بلترامی، طراح تولید آلین بونهتو، طراح لباس کامیل جانبون، تیم بدلکاری، تیم اکشن، کسانی که کبوترها را اداره میکنند و بقیه خدمه وو سزاوار تشویق گسترده هستند.
لازم به ذکر است که بازیگران این فیلم نیز به خوبی انتخاب شدهاند. ناتالی امانوئل درخشان است و بی رحمی و نرمی زی را به خوبی به تصویر میکشد. تا جایی که من توانستم رمزگشایی کنم، فکر میکنم او بسیاری از سکانسهای رزمی را خودش انجام داده است و این قابل ستایش است. عمر سی نیز به عنوان غول ملایم و پلیس فداکار داستان قابل ستایش است و در اکثر دقایق حضورش لبخندی ملایم را برای شما خلق میکند. سم ورتینگتون نیز به عنوان شخصیت شرور کاملاً تهدید کننده است. و هر بار که هر یک از این سه روی صفحه نمایش باشد، همه چیز لذت بخش است.
البته در میان بازیگران برخی به پرداخت بهتری نیاز داشتند، برای مثال دایانا سیلورز به زمان بیشتری در صفحه نمایش نیاز داشت زیرا در نهایت بسیار فراموش شدنی است. همین را میتوان در مورد اریک کانتونا، اسطوره منچستریونایتد نیز گفت.
در نتیجه باید بگویم که: کاملاً واضح است که من به شدت نسبت به جان وو تعصب دارم و از اعتراف آن شرم ندارم. این تصور غلط وجود دارد که منتقدان قرار است مصداق روباتهایی باشند که همه چیز را عینی میبینند تا مخاطب عام بتواند نابترین دیدگاه را داشته باشد. اما نکته در مورد عقاید و انسان بودن این است که تصور ما از هر نوع هنری بر اساس تجربیات زندگی ماست. و هیچ کس در این دنیا یا آن دنیا نیست که بتواند در مورد چیزی به اندازه هنر عینی باشد.
همانطور که قبلاً بارها در مقالات مختلف ذکر شده، ذائقه من برای اکشن به شدت تحت تأثیر جان وو قرار گرفته است، و اگر او یک مستند 100 ساعته در مورد کبوترهایی که در حرکت آهسته پرواز میکنند، بسازد، میتوانید شرط ببندید که من با دید مثبت به آن نگاه خواهم کرد. در قاتل، در سن 77 سالگی، جان وو تفنگهای دوگانه، ماشینها، شمشیرها، چاقوها، شمعها، تصاویر با نوردهی دوگانه، قطعات اسلوموشن و بله، کبوترها را به رخ میکشد. بنابراین، بدون شک برای من لذتبخش است.
بنابراین، «قاتل» احتمالاً میتواند مورد توجه طرفداران مشتاق این کارگردان افسانهای هنگ کنگی قرار بگیرد. او سال گذشته با فیلم Silent Night به هالیوود بازگشت، اما واضح است که بهترین روزهای او پشت سر گذاشته شده است.
65
امتیاز ویجیاتو
این بازسازی فیلم کالت جان وو هرچند به پای نسخه اصلی نمیرسد، اما به لطف سبک و فرم فیلمسازی این کارگردان، بازهم ما شاهد یک اکشن قدیمی با حال و هوای یک ملودرام در بهترین شکل خود هستیم.
- برچسب ها: