قدرتنمایی اقتدارگرایانه در دل خلیج: روایت کودتای کویت و تأثیرات آن بر شورای همکاری خلیج فارس
آدرین- محمد بیات؛ تاریخ خاورمیانه معاصر بارها شاهد اقدام سران قوای مجربه، شاهان یا رهبران فرهمند علیه خانه دموکراسی یعنی پارلمان بوده است. از انحلال مجلس ملی در دوران محمد مصدق تا برپایی مجلسهای فرمایشی در کشورهای عربی نشان دهنده سست بودن پایههای این نهاد دموکراتیک در کشورهای خاورمیانه است. دستور انحلال «مجلس الامه» توسط امیر کویت را میتوان یکی از آخرین اقدامات در مسیر تثبیت اقتدارگرایی در حوزه خلیج فارس دانست. در منطقهای که هیچ یک از خانوادههای سلطنتی نظر یا اراده خارج از چهارچوب سنتی را برنمیتابند؛ مردم سالاری نیم بند موجود در کویت به مثابه «نور چراغی» در دل صحرای شبه جزیره عربستان مورد توجه بود. مهمترین پیام اقدام شیخ مشعل برای ناظران بیرونی آن است که «دموکراسی» کالایی لوکس و وارداتی نیست که با خواست بازیگران فرامنطقهای تحمیل شود، بلکه موضوعی فرهنگی-اقتصادی و حاصل تجربه تاریخی یک ملت در طول قرون متمادی است.
تعلیق مجلس الامه، چرا کویت میل به اقتدارگرایی پیدا کرد؟
شیخ مشعل الحمد الجابر الصباح در جریان سخنرانی تلویزیونی با حمله به نمایندگانی پارلمان، آنها را متهم به اقدام علیه امنیت دولت کرد. شیخ جابر صراحتا اعلام کرد که اجازه نخواهد داد به نام «دموکراسی» امنیت حکومت به خطر بیافتاد. دیگر انتقاد امیر کویت به پارلمان کنونی دخالت اعضای آن در روند تعیین جانشین بود. به بیانی دیگر میزان نفوذ «پارلمان» در این شیخ نشین به اندازهای بود که نمایندگان آن فرصت یافتند تا برای تاثیرگذاری بر روی آینده کشورشان «خطر کرده» و پنجه در پنجه سایر کانونهای پنهان قدرت بیاندازند. دلایل فوق سبب شد تا تنها شش هفته پس از برگزاری انتخابات سراسری در کویت، امیر دستور انحلال آن و تعلیق برخی مفاد قانون اساسی به مدت چهارسال را صادر کند. ظاهرا در این دوران فترت قرار است تا شخص امیر و منصوبان وی اداره امور را به دست بگیرند.
تنها دو روز پس از انحلال مجلس ملی کویت، امیر این کشور عربی با صدور فرمانی جدید از تشکیل دولت جدید به ریاست شیخ احمد عبدالله الصباح خبر داد. در دولت جدید وزرای خارجه، نفت و مالیه که پیش از این با نظر امیر انتخاب شده بودند همچنان در پستهای خود به فعالیتشان ادامه خواهند داد. در نگاهی خوشبینانه تشدید تضادها و اختلافات در «مجلس الامه» مانعی جدی بر سر اصلاحات اقتصاد آسیب دیده از همهگیری کووید-۱۹ و کاهش قیمت نفت بود و سبب اتخاذ چنین تصمیمی از سوی امیر کویت شده است. اما اگر ما نیز به مانند اعضای خانواده سلطنتی و مخالفان دموکراسی مشکلهی پارلمان کویت را بررسی کنیم، آنگاه قدرت گیری اسلام گرایان اخوانی- سلفی- شیعی نه تنها مانعی بر سر اصلاحات داخلی، بلکه تهدید علیه آینده سلطنت است.
پرده دوم از انحلال نهاد پارلمان در کویت را میتوان خواست سایر رهبران شورای همکاری حلیج فارس دانست. در سالهای اخیر سعودی و امارات میلیارد دلار برای تضعیف و نابودی نهادهای دموکراتیک در تونس، لبنان، مصر و عراق هزینه کردند تا بتوانند تصویری آشفته و ناکارآمد از این نهاد در اذهان عمومی جای دهند. شاید به همین دلیل محمد بن زیاد آل نهیان تنها دقایقی پس از سخنرانی تلویزیونی شیخ مشعل با وی تماس و از تصمیم امیر برای تعلیق فعالیتهای پارلمان حمایت کرد! پیش از تحلیل گران و علاقهمندان به مسائل حوزه خلیج فارس امیدوار بودند که سایر شیخنشینها در مسیر کویت قرار گرفته و به سمت اصلاحات دموکراتیک حرکت کنند اما به نظر میرسد دولتهای سعودی- امارات قصد دارند تا با ترویج رویا «توسعه اقتصادی» و «اصلاحات اجتماعی»؛ اصطلاحا پنبه تغییرات سیاسی را در منطقه بزنند. نکته جالب توجه آن است که امیر کویت در فرازهای پایانی سخنرانی خود از مطالعه مجدد اصول دموکراتیک و تطبیق آن با فرهنگ بومی کویت سخن گفت. چنین اظهارنظری به معنای آن است که احتمالا پس از دورهای چهارساله «مجلس الامه» تبدیل به مکانی فرمایشی برای حضور وفاداران به خانواده سلطنتی خواهد شد.
امارات حامی شماره یک کودتای سیاسی در کویت
دیگر نکته قابل تامل در خصوص تحولات کویت، سکوت معنادار واشنگتن در قبال تحولات حوزه خلیج فارس است. سیزده سال پیش هنگامی که حکومت آل خلیفه با کمک سعودی به زور گلوله و نیروهای ضدشورش قیام دموکراتیک مردم را سرکوب کرد، دولت اوباما حداقل در مقام نظر سعی کرد تا در سمت مردم ایستاده و سرکوب آنها را محکوم نماید. امروز اما آمریکاییها نه تنها به تعلیق مهمترین نماد دموکراتیک در میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس واکنشی نشان نمیدهند بلکه به نظر میرسد اینبار در کنار شیخ مشعل قرار گرفتند. استانداردهای دوگانه و انفعال رهبران واشنگتن در برابر متحدان محافظهکار سنی این پیام را به جهان ارسال میکند که واشنگتن از شعارها و ارزشهای دموکراسیخواهانه صرفا به عنوان ابزاری برای مداحله در امور داخلی کشورهای غیرهمسو مانند روسیه، چین، بلاروس یا ونزوئلا استفاده میکند. به عبارت دیگر آنچه برای کاخ سفید اهمیت دارد نه مردم خاورمیانه، بلکه منابع هیدروکربن، منابع ارزی و بنادر آنها است.
آغاز جنگ علنی سلطنت علیه نمایندگان و افراد ناهمسو
سقوط اخرین سنگر دموکراسی در شورای همکاری خلیج فارس نشان دهنده اراده «برادران بزرگتر» برای تثبیت وضعیت «اقتدارگرایی» به بهانه حفظ حفظ «ثبات» و حرکت به سمت اصلاحات اقتصادی است. طی پانزده سال اخیر پادشاهی عربی سعودی، امارات عربی متحده و بحرین اراده کردند تا جلوی خیزش نسل جدید جوانان در جهان عرب ایستاده و جلوی تغییر نظم «محافظه کار» منطقه را بگیرند. تنها ساعاتی پس از سخنرانی شیخ مشعل الاحمد الصباح، موج جدیدی از دستگیرها در این امیرنشین آغاز شد. مطابق با پیشبینیهای صورت گرفته نخستین قربانی تصمیم اخیر امیر کویت نمایندگانی بودند که تصمیم داشتند تا در امر جانشینی و پروندههای راهبردی کشور اثرگذاری کنند. حال باید منتظر ماند و دید که پیامدهای این تصمیم سیاسی برای آینده کویت و بقای سلطنت چه خواهد بود.
- برچسب ها: کویت