از بازیگری خاموش در آفریقا تا معمار نظم انرژی جهانی
اکنون توجهها به میدان BirAllah معطوف شده؛ میدانی که کاملا در آبهای موریتانی قرار دارد و برآوردها بین ۵۰ تا ۸۰ تریلیون فوت مکعب گاز اولیه را نشان میدهند؛ رقمی بهمراتب بیشتر از GTA. توسعه این میدان، موریتانی را از تولیدکننده مشترک به بهرهبردار مستقل تبدیل و موقعیت چانهزنیاش را با خریداران و سرمایهگذاران تقویت خواهد کرد.
به گزارش تجارت نیوز، موریتانی بهتازگی در جایگاهی قرار گرفته که میتواند نقش خود را در نظم جهانی انرژی بازتعریف کند. این کشور با آغاز استخراج گاز از پروژه تورتو آهمیم بزرگ (GTA) در ۲ ژانویه ۲۰۲۵، وارد جمع تولیدکنندگان انرژی شده؛ درست در زمانی که زنجیرههای تامین، دسترسی به بازار و استانداردهای مقرراتی در حال بازتعریف هستند.
این تحول صرفا به تولید انرژی محدود نمیشود. گذار موریتانی از مرحله «امید» به «مشارکت»، نشانه ورود این بازیگر به عرصه بازیگری ژئواکونومیک است؛ جایی که برتری نه در حجم تولید بلکه در موقعیت و جایگاه تعریف میشود. برخلاف رقابتهای ژئوپلیتیک قدیمی که بر ذخایر و مقیاس متمرکز بود، رویکرد ژئواکونومیک بر ارزش راهبردی انطباق مقرراتی، دسترسی به گذرگاهها و انعطاف در بازارهای متغیر تاکید دارد.
بازیگر تازه باشگاه بازیگران ژئواکونومیک
ظرفیت گاز مایع نیجریه، با حدود ۲۲ میلیون تن در سال، تقریبا ده برابر حجم پیشبینیشده از فاز نخست GTA (۲.۳ میلیون تن) است، اما این کشور از بیثباتی مزمن و فرسودگی زیرساخت رنج میبرد. سنگال – شریک GTA – فعالانه برای جذب سرمایهگذاری خارجی در انرژی تلاش کرده است. موزامبیک، که زمانی ستاره نوظهور گاز طبیعی بود، اکنون در آستانه شورش و عقبنشینی سرمایهگذاران است. در این میان، قدرت موریتانی نه در بزرگی بلکه در انعطافپذیری این بازیگر خلاصه شده است: با ذخایر فراساحلی در GTA و BirAllah (نام میدان گازی)، منابع عظیم خورشیدی و بادی، و خط ساحلی در پایانههای اروپایی، این کشور میتواند انرژی را به گزینه متنوع تبدیل کند که فراتر از حجم تولید است.
اما پرسش اصلی این است که موریتانی چگونه از این موقعیت بهره خواهد گرفت. درآمدهای گازی میتواند مالیه عمومی را تثبیت کند، برقرسانی را گسترش و زیرساختها را توسعه بخشد، اما به همان اندازه قادر است موجب بیثباتی و وابستگی شود. اروپا امکان دسترسی به بازار را فراهم میکند، اما استانداردهای سختگیرانه انتشار کربن ممکن است رقابتپذیری را محدود سازد. در سطح منطقهای، موریتانی باید میان همکاری با سنگال و رقابت با همسایگان بزرگتر توازن برقرار کند. بنابراین، نقطه عطف GTA صرفا یک رویداد تولیدی نیست، بلکه آغاز ورود موریتانی به رقابت ژئواکونومیک است که در آن زمانبندی، جغرافیا و حکمرانی سرنوشتساز خواهند بود.
از کشف تا تولید
پروژه GTA که توسط BP با مشارکت Kosmos Energy، شرکت ملی نفت موریتانی (SMH) و شرکت ملی نفت سنگال (PETROSEN) اداره میشود، حدود ۴.۸ تا ۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری در فاز نخست را شامل میشود. استفاده از فناوری مایعسازی شناور به موریتانی و سنگال امکان داد از تاخیرهای طولانی ساخت پایانههای خشکی پرهیز کرده و صادرات را زودتر آغاز کنند. هرچند نخستین محمولهها فورا تحول مالی ایجاد نمیکنند، اما پیشبینی میشود طی این دهه درآمدها افزایش یافته و فضای مالی لازم برای بودجهای فراهم شود که همچنان بهشدت به سنگآهن و ماهیگیری متکی است؛ بخشهایی که بیش از نیمی از درآمد صادرات را تشکیل میدهند.
این گذار از کشف تا تولید اعتبار موریتانی را در حوزههای گوناگون تغییر میدهد. این متغیرهای از یک منظر برای سرمایهگذاران، نشاندهنده توانایی مدیریت پروژه پیچیده فراساحلی با همکاری یک شرکت بزرگ است؛ از دید وامدهندگان و شرکای خارجی، اثباتی بر توانایی پایبندی به تعهدات قراردادی و حفظ همکاری مرزی با سنگال محسوب میشود؛ و در سطح داخلی، مشروعیت سیاسی برای دولتی ایجاد میکند که سالها وعده تحول انرژی داده بود. در این معنا، اعتبار نه صرفا نمادین بلکه نوعی سرمایه است که در حوزههای مالی، دیپلماسی و سیاست منطقهای قابل استفاده است.
اکنون توجهها به میدان BirAllah معطوف شده؛ میدانی که کاملا در آبهای موریتانی قرار دارد و برآوردها بین ۵۰ تا ۸۰ تریلیون فوت مکعب گاز اولیه را نشان میدهند؛ رقمی بهمراتب بیشتر از GTA. توسعه این میدان، موریتانی را از تولیدکننده مشترک به بهرهبردار مستقل تبدیل و موقعیت چانهزنی آن را با خریداران و سرمایهگذاران تقویت خواهد کرد.
با این حال، ریسکها همچنان قابل توجهاند: آسیبپذیری سامانههای فراساحلی در برابر حوادث فنی، نوسان شدید قیمتهای جهانی و خطرات حکمرانی همچون فقدان شفافیت و انضباط مالی میتواند چالشساز باشد. بنابراین، پایداری جایگاه موریتانی نیازمند تابآوری نهادی خواهد بود.
جایگاه موریتانی در تنوعبخشی انرژی اروپا
جنگ اوکراین اروپا را وادار کرده تا واردات گاز خود را تقریبا یکشبه بازتنظیم کند. اتحادیه اروپا برای جایگزینی حجم انرژی صادراتی از روسیه، به آمریکا، نروژ، قطر و الجزایر تکیه کرده است. ورود نخستین محمولههای موریتانی در شرایطی صورت میگیرد که خریداران اروپایی هنوز آماده همکاری با تامینکنندگان جدید نیستند. نزدیکی جغرافیایی موریتانی به پایانههای مدیترانهای و آتلانتیک مزیت زمان و انعطاف ایجاد میکند، هرچند رقابت شدید است: در سال ۲۰۲۳، حدود ۴۶ درصد از گاز طبیعی اروپا از آمریکا تامین شد.
اما رقابت تنها به فاصله وابسته نیست. هر محموله برای اروپا هویتی دوگانه دارد: انرژی و انتشار کربن. مقررات جدید اتحادیه اروپا، شدت انتشار و میزان نشت متان را به معیارهای کلیدی تبدیل کرده است. از سال ۲۰۲۷ قراردادهای جدید باید مطابق با قوانین گزارشدهی متان اتحادیه باشند و از ۲۰۳۰، سقفهای مشخص شدت متان برای واردات سوخت فسیلی اعمال خواهد شد. مکانیسم تعدیل کربن مرزی (CBAM) نیز از ۲۰۲۶ در حال اجراست و هرچند شامل گاز طبیعی نمیشود، اما هیدروژن را در بر میگیرد؛ حوزهای که موریتانی در آن نقشی برجسته دارد. بنابراین، استقرار سامانههای پایش معتبر و راهبردهای کاهش انتشار برای دستیابی به قراردادهای پایدار ضروری خواهد بود.
فراتر از گاز طبیعی، موریتانی خود را بهعنوان تامین کننده بالقوه هیدروژن سبز معرفی کرده است. شرکتهای بینالمللی مانند CWP و Chariot پروژههای عظیمی را تحت «کد هیدروژن سبز» (تصویبشده در اکتبر ۲۰۲۴) آغاز کردهاند. هدف این پروژهها همسویی با توافق سبز اروپا و برنامه REPowerEU است که تا سال ۲۰۳۰ واردات ۱۰ میلیون تن هیدروژن تجدیدپذیر را هدفگذاری کرده است. مزیت نسبی موریتانی منابع تجدیدپذیر فراوان و انعطاف مقرراتی است، هرچند هزینههای شیرینسازی آب دریا، الزامات گواهینامه و توسعه زیرساخت چالشهای بزرگی باقی میمانند.
پشت پرده رقابتهای منطقهای
جمعیت غرب آفریقا تا میانه قرن به حدود ۸۰۰ میلیون نفر خواهد رسید و تقاضای برق سالانه ۴ تا ۶ درصد افزایش مییابد. منطقه همچنان با کمبود شدید عرضه مواجه است. تنها حدود ۵۰ درصد جمعیت موریتانی به برق دسترسی دارند. در چنین زمینهای، پروژههای گاز به برق میتوانند نفوذ موریتانی را فراتر از صادرات تقویت کنند. همکاری مرزی موریتانی و سنگال در GTA نمونهای کمسابقه در آفریقاست؛ اگر این الگو پایدار بماند میتواند پیشزمینهای تثبیتکننده باشد، اما در صورت بروز اختلاف میتواند موجب تنش گردد. افزون بر این، پروژه خط لوله نیجریه–مراکش اگر تحقق یابد، موریتانی را به مسیر مستقیم شمالی به اروپا متصل کرده و قدرت چانهزنی آن را افزایش خواهد داد.
در این میان عامل تعیینکننده در آینده انرژی موریتانی نه ذخایر، بلکه نهادها هستند. نزدیک به ۳۰ درصد جمعیت زیر خط فقر زندگی میکنند و بیکاری جوانان بالاست. مدیریت نادرست درآمدهای گازی میتواند به نابرابری و وابستگی دامن بزند. شفافیت، ایجاد صندوق ثروت ملی با قوانین برداشت روشن و انضباط مالی از شروط حیاتی اعتماد سرمایهگذاران است. همچنین فعالیتهای فراساحلی در تعامل با اکوسیستمهای دریایی شکننده قرار دارد و هرگونه نشتی متان یا نشت نفت میتواند هم معیشت داخلی و هم اعتبار صادراتی را تهدید کند. موریتانی باید میان دو قطب تقاضا توازن برقرار کند: اروپا که دسترسی به بازار را مشروط به انطباق زیستمحیطی و شفافیت میداند و آسیا که انعطاف بیشتری اما با الزامات کمتر ارائه میدهد.
چشمانداز سه سناریو آینده
براساس سناریوی نخست، جایگاه مطمئن اما کوچک GTA تثبیت میشود، BirAllah توسعه مییابد و پروژههای هیدروژن سبز قراردادهای صادراتی میبندند. درآمدها از طریق صندوق ثروت ملی مدیریت میشود و موریتانی به تامینکنندهای قابل اعتماد بدل میگردد.
سناریوی دوم عبارت است از لحظه از دسترفته: درآمدها بیثباتاند، اصلاحات حکمرانی متوقف میشود، پروژههای هیدروژن کند یا شکستخوردهاند، و با وجود صادرات تحولی ایجاد نمیشود.
در نهایت سناریوی سوم عبارت است از توازن مدیریتشده: براساس این سناریو صادرات گاز طبیعی تثبیت میشود، پروژههای هیدروژن با احتیاط پیش میروند و درآمدها به بهبود تدریجی زیرساختها اختصاص مییابد.
در نهایت باید گفت حجم تولید موریتانی اندک است، اما پیامدهای آن برای تنوعبخشی انرژی اروپا و یکپارچگی انرژی غرب آفریقا بسیار مهم است. نقطه عطف GTA فراتر از یک رخداد فنی خواهد بود اگر نوآکشوت بتواند گاز را به ثبات مالی داخلی، نفوذ در غرب آفریقا و اعتباری در بازارهای جهانی تبدیل کند.
- برچسب ها:












