نقد سریال Secret level | ایده پردازی بدون زمینه

  • توسط: admin


در طی سال‌های گذشته، عناوین ویدیو گیمی بسیار زیادی توسط استودیو‌ها و پلتفرم‌های مختلف ساخته شده و به مخاطبان ارائه شده است. یکسری از این عناوین مانند The Last Of Us از شبکه HBO توانستند به موفقیت قابل توجهی برسند و جامعه ویدیو گیمی را به ساخته شدن آثار بیشتری با اقتباس از بازی‌ها امیدوار کنند. شبکه Prime Video اخیرا یک اثر سریالی را منتشر کرده که در سبک انیمیشن بزرگ‌سالانه ساخته شده است.

این اثر یک سریال آنتولوژی است که هر قسمت بر اساس یکی از دنیا‌های بازی‌های ویدیویی محبوب مثل عنوان Pac man و Dungeons & Dragons روایت می‌شود. بر خلاف تنوعی که این سریال 15 قسمتی دارد، که معمولا یک نقطه قوت است، روایت هیچ ساختار خاصی برای جلب توجه مخاطبان غیر گیمی ندارد؛ چرا که نمی‌تواند صرفا در یک قسمت دنیای بازی را تعریف کند و مخاطب را جذب کند. در ادامه با نقد سریال Secret Level همراه ویجیاتو بمانید.

نقد سریال Secret level

اولین نمایش اخیر Secret Level، بین دو مفهوم حرکت می‌کند: از یک طرف، اعلام عشق به دنیای بازی‌های ویدیویی است. از سوی دیگر، بحران هویت خلاق را نشان می‌دهد که منعکس کننده تضادهای صنعتی است که مدعی است به آن ادای احترام می‌کند. منظور من این است که تیم میلر (ددپول، عشق، مرگ + روبات ها)، معمار پشت سر این مجموعه، به نظر چیزی اساسی را درک کرده است: بازی‌های ویدیویی دیگر فقط ماشین‌های سرگرمی نیستند، بلکه ابزارهای پیچیده‌ای برای تولید معنا هستند. بر همین اساس هر قسمت از Secret Level به عنوان کالبد شکافی از یک جهان بیمار عمل می‌کند، جایی که شخصیت‌ها زنده نمی‌مانند، بلکه تجزیه می‌شوند، جایی که مرگ فقط یک پرانتز در چرخه‌ای از رستاخیزهای بی‌نهایت است.

ایده اولیه سریال جالب به نظر می‌رسد؛ سازندگان سریال در 15 قسمت سراغ چندین فرانچایز مختلف می‌روند و داستانی را در هر قسمت روایت می‌کنند. طول هر قسمت حدود هفت تا بیست دقیقه است که باعث شده به جای روایت یک داستان ساختارمند شاهد یک سبک از تریلر از بازی‌ها باشیم. اکثر قسمت‌ها شامل ایده‌هایی است که ارزش روایی ندارند و تعداد کمی از آن‌ها صرفا در لحظات پایانی جذابیت پیدا می‌کنند.

نقد سریال Secret level

در حالی که ساختار آنتولوژی امکان کاوش در جهان‌های روایی مختلف را فراهم می‌کند، اما Secret Level مانند یک سیستم ایمنی غول‌پیکر عمل می‌کند، این یعنی هر اپیزود هر گونه احتمال تفاوت را نیز خنثی می‌کند. این پارادوکس وحشیانه است سریالی که تنوع را جشن می‌گیرد، در نهایت خودش تجربه‌ای یکنواخت را تولید می‌کند. گویی هر قسمت یک کلون تولید شده توسط هوش مصنوعی با جهش‌های جزئی است. در نتیجه وعده اولیه سازندگان – یعنی کاوش در اسطوره‌های مخفی هر بازی ویدیویی – به سرعت در هاله‌ای از خشونت عمومی و ارجاعات خالی محو می‌شود.

یکی از درونمایه‌های ثابت بازی‌های ویدیویی، پرداختن به مسئله زندگی در برابر مرگ است. معمولا اکثر بازی‌ها به این دو وجه غیر مشترک از فلسفه وجودی می‌پردازند. در سریال Secret Level، درونمایه بعضی از قسمت‌ها مثل اپیزود دو و سه، حول محور مرگ و رستگاری می‌چرخد که تا حدودی جالب و قابل توجه به نظر می‌رسد. جلوه‌های بصری و زیبایی شناختی این اپیزود‌ها نیز معمولا چشم نواز هستند و به بهترین شکل عمل می‌کنند.

نقد سریال Secret level

اپیزود New World: The Once and Future King از نظر ویژگی‌های بصری بهترین اپیزود در کل سریال است؛ چرا که در این قسمت بین تصاویر و روایت یک هماهنگی خوبی دیده می‌شود که البته به دلیل کوتاه بودن زمان اپیزود، این موضوع به عالی‌ترین وجه خود نمی‌رسد. البته تصمیم به اتخاذ یک سبک بصری فراواقعی به یکنواختی تصاویر ختم شده و این سبک فضای کمی برای آزمایش باقی می‌گذارد.

این سریال ابزاری برای نمایش یک الگوریتم است؛ ما شاهد جهان‌های مختلفی هستیم، جهانی که در آن تکرار به تنها اصل ممکن روایی تبدیل شده است. این یعنی پانزده قسمت سریال نشانه‌های فرهنگ دیجیتالی است که توانایی تصور فراتر از الگوریتم‌های خود را از دست داده است، جایی که هر تجربه یک تغییر کوچک در همان الگوی برنامه‌نویسی فرمولی جای می‌گیرد. بنابراین همان‌طور که گفته شد به‌نظر می‌رسد که Secret Level به‌جای تفسیر مجدد بازی‌های ویدیویی به‌عنوان مصنوعات فرهنگی، از تکرار زیبایی‌شناسی و مکانیک آن‌ها رضایت دارد و عمق آن را به سطح یک تریلر طولانی کاهش می‌دهد.

نقد سریال Secret level

در این میان اپیزود New World به دلیل طنز در روایت بسیار برجسته به نظر می‌رسد. داستان آن در مورد پادشاه الستروم (با صداپیشگی آرنولد شوارتزنگر) پادشاهی نفرت انگیز است که به همراه مالک وفادارش اسکائوولا، پس از غرق شدن کشتی‌‌اش به جزیره ماوراء طبیعی Aeternum اوضاعش آشفته می‌شود. حتی پس از از دست دادن تمام ارتش خود در دریا، آلستروم مصمم است جزیره را فتح کند و تاج و تخت را به دست گیرد، هدفی که او به سرعت متوجه می‌شود بسیار چالش برانگیزتر از انتظارش است.

یکی دیگر از برجسته‌ترین قسمت‌های این سریال، اپیزود 6 «PAC-MAN: Circle» است. این اپیزود ساختار بازی را تا حدودی شکست و توانست روایت جالبی از‌ خودش ارائه دهد. در این اپیزود ده دقیقه‌ای، خالقان تلاش می‌کنند تا در یک بستر تاریک و ترسناک روایتی دلهره آور از انسان‌نما‌های Pac man ارائه دهند. با وجود اینکه پایان این اپیزود تا حدودی مضحک است، اما به طور کلی چیز جدیدی را ارائه می‌دهد.

با این تفاسیر اگرچه Secret Level در ارتباط با فرهنگ گیمرها قرار گرفته، اما از یک طرف، این مجموعه قصد دارد ادای احترامی به خلاقیت و تنوع بازی‌های ویدیویی باشد. از سوی دیگر، رویکرد همگن و انتخاب عناوین، که بسیاری از آنها به بازی‌های آمازون مرتبط هستند، یک دستور کار عمیقا تجاری را نشان می‌دهد. این تعصب در قسمت هایی مانند New World: The Once and Future King و Exodus: Odyssey مشهود است. اولی تصویری کارتونی از حاکمی در جزیره‌ای فراطبیعی را ارائه می‌دهد، در حالی که دومی یک بازی ویدیویی را که حتی منتشر نشده است، اقتباس می‌کند و اپیزود را به یک تمرین تبلیغاتی تقلیل می‌دهد.

سریال Secret Level اگر تلاش می‌کرد به جای ساختن انیمیشن بزرگ‌سالانه برای مخاطبان کودک این داستان‌ها را روایت کند، احتمالا به موفقیت بیشتری می‌رسید. از این گذشته، درونمایه مرگ و رستگاری بسیار در این سریال اشباع شده و ارزش سادگی خود را از دست داده است. بیشتر اپیزود‌ها معمولا سطحی و کاملا بی مزه هستند؛ چراکه کار سختی است از عناوین بزرگ بازی‌های ویدیویی صرفا در چند دقیقه یک روایت انیمیشنی به مخاطبان ارائه داد. چنین چیزی معمولا طرفدارن دو آتیشه این عناوین بزرگ را عصبانی می‌کند؛ چرا که محتوای جالب و جدیدی نسیب‌شان نمی‌شود.

با وجود اینکه این سریال جمعی از ستارگان دنیای هالیوود را مثل کیانو ریوز و کوین هارت را در بین صداپیشگان خود دارد؛ اما عدم یک دنیای کلان و یکپارچه در طول سریال، باعث شد تا این انیمیشن توسط مخاطبان دیده نشود و آن‌هایی هم که دیدند آن را دوست نداشته باشند.

نقد سریال Secret level

این اثر بیشتر یک مجموعه تبلیغاتی برای بازی‌های ویدیویی است که مخاطبشان بیشتر از اینکه گیمر‌ها باشند، عده‌ای محدود از بزرگسالانی است که آنچنان ایده‌ای از ویدیو گیم ندارند. روایت‌ها تو خالی و فاقد معنا هستند و مخاطبان را در یک دنیای گنگ و بی روح رها می‌کنند. در نتیجه تضاد اصلی Secret Level در ناتوانی آن در تصمیم گیری در مورد اینکه آیا یک اثر هنری است یا یک محصول نهفته است.

در نتیجه سریال Secret Level اثری است که در تضادهای خودش گرفتار شده است. تلاش آن برای ادای احترام به دنیای بازی‌های ویدیویی بر فرمول‌های تجاری و ناتوانی در کاوش عمیق‌تر در موضوعاتی است که به آن پرداخته است. اگرچه لحظات باشکوهی از طراحی و خلاقیت بصری را ارائه می‌دهد، اما یکنواختی و سطحی نگری بر اکثر قسمت‌ها غالب است. این سریال بدون یک رشته مشترک که اپیزودها را متحد می‌کند، به عنوان مجموعه‌ای از سبک ها و لحن‌هایی با کیفیت متفاوت در معرض دید مخاطب قرار می‌گیرد. بنابراین، این سریال فراتر از یک ویترین تلویزیونی، چشم انداز روشنی از آنچه می‌خواهد به دست آورد ندارد.

در فرهنگی که بازی‌های ویدیویی به منبع روایت‌های پیچیده و پراحساس تبدیل شده‌اند، Secret Level بیشتر شبیه یک عملیات بازاریابی پیچیده است. یک کاتالوگ تعاملی نشانه دورانی که در آن داستان‌ها با شناخت برند جایگزین شده‌اند و تجربه به فهرستی از ارجاعات به بازی‌های آشنا کاهش می‌یابد. این مجموعه شاید مرگ داستان سرایی را در عصر محتوای شخصی سازی شده ثبت کند، جایی که هر تجربه تنها یک قطعه قابل تعویض از یک جریان گسترده اطلاعات است.

نقد سریال Secret level

  • برچسب ها:
  • اشتراک گزاری:

مطالب مرتبط

ارسال نظر

شما اولین نفری باشید که در مورد پست مربوطه نظر ارسال میکنید...
شبکه های اجتماعی ما
لینک های مفید