جملات عاشقانه جذاب و کوتاه + 120 جمله برای انتقال احساس عاشقی به معشوق

  • توسط: admin


در این قسمت از سایت ادبی متن‌ها قصد داریم چندین جملات عاشقانه جذاب و کوتاه را برای شما دوستان قرار دهیم. شما دوستان نیز می‌توانید این متون عاشقانه را برای معشوق خود نیز ارسال کنید. در ادامه با ما باشید.

چندین متن عاشقانه کوتاه و جذاب

چقد خوب که به دنیا امدی تا دنیامو قشنگ کنی.

بشی بهترینم بشی شکلات داغ روزای سردم،میدونی اصلا قشنگ ترین اتفاق زندگیم،بودنته حس کردنت کنارمه.

تویی که با بودنت تونستم حس کنم میشه یه نفریو داشت که تورو با تمام وجودش بفهمه. تویی که باعث شدی خودمو همینجوری که هستم دوست داشته باشم.

بودنت بهترین اتفاقه برام و کنارت خوشحال ترینم.

دل دریات منوداره تو خودش غرق میکنه

⚘کسی‌هرگزنمیداند

⚘چه سازی‌میزند فردا

⚘چه میدانی ‌تو از امروز

⚘چه میدانم‌من از فردا

⚘همین یک‌لحظه را

⚘دریاب‌که فردا

⚘قصه‌اش‌ فرداست…

‏آرزو میکنم شَبی برسه که

وقتی دلتون براش تنگ شد

فقط کافی باشه که از این پهلو

به اون پهلو بشید…

یجوری توی قلبم ریشه کردی که

به محض اینکه چشمامو میبندم

تورو میبینم وقتی بیرون میرم تورو کنار خودم میبینم

وقتی میخوابم خواب تورو میبینم ، میبینی؟

تو همیشه کنار منی

حتی اگر بینمون کلی فاصله باشه

مـرا دعـوت بـه

چشـمت‌کـن…

که مشتاقم

 به «قربانگاه» زیبایم

مطلب مشابه: بیو غمگین عاشقانه / 80 متن بیو خیلی کوتاه احساسی غمگینی و ناراحتی

کاش بدونی که

من هرجای دنیا باشم

کنار هرکسی که باشم

اصلِ قلبم مال توئه

رگ و ریشه‌م تویی چون

آدم از ریشه‌ش نمی‌تونه جدا بشه

نمیتونه دل بکنه

هرچقدر هم که شاخ و برگ بده

بازم ته دلش جونش بسته به

جونِ ریشه‌ش ؛ تو ریشه منی دلبر

دلتنگم..

گردا گردم حصار تنهایی ست..

بیقرارم ..

دلم برای

دیدنت،شنیدنِ صدایت

پَر می زند …

سراغی بگیر از من

جانِ دِلَم ..

از میانه های شعر

میدانستم

پای کسی در میان است

بی انصاف

لااقل میگذاشتی

شعر تمام شود

می روی و

با نبودنت

مثل مرگ عزیزی

که اختیارش با من نیست

کنار می آیم ؛

مرگ مگر

غیر از این است که تو

“باشی” امّا ، برای من ، نه

مطلب مشابه: بیو عاشقانه شعر؛ متن 100 اشعار کوتاه بیو احساسی و عاشقانه زیبا

و من

هنوز در گیرودارِ نبودنت

دوست داشتنت را

از یاد نبرده‌ام..

صبحم باش

تا به شوقِ تو

از شب بگذرم ؛

ای حضور تو

از آفتاب زیباتر

و صبح یعنی تو

که با گلِ لبخند به

وعده گاهِ دل انگیزِ عشق

می آیی

زمان که

به شب نزدیک می‌شود

دست‌هایم دنبالِ تو می‌گردد

تا ﺣﻠﻘﻪ شود دورِ تنت

و دلبری‌ هایت را

ﺗﺴﻠﯿﻢ به آﻏﻮشم کند…

از آسمان کدام شب و کدام خیال

تو را

به ستارہ چینی عشق و

لبخند آرزو کنم؟

زشـوقِ دیـدنِ رویَت،

چنان دارم تَب‌و‌تابی

ندانم موعد دیدار،

ڪدامَم مَن،ڪدامے تُو

هرچه

هستی

جانِ

ما

قربانِ

توست…

نگارا عید قربان است، قربانت شوم یا نه؟

نگفتی یک دمی آیا، که مهمانت شوم یا نه؟

برای طواف کویَت، جامۀ احرام بَر بستم

گدای دوره گَرد گوشۀ خوانت شوم یا نه؟

تغییر داده‌ است

الفبای عشق را

انگشت‌های شعله‌ورش

زیرا سبابه‌اش شهادت آهوهاست‌…

عصرها

تو را نمیدانم

اما در من

یک شهر دلتنگی

با تمام

خیابان‌هایش

فاصله دارد با حالِ خوش

راز عشاق اگر گوشه میخانه نبود 

حرمت میکده را این همه افسانه نبود

گر نمی کرد تبسم بر عاشق معشوق

جان عاشق گر و خنده مستانه نبود

 آمد از جانب لیلی بر مجنون پیغام

ورنه مجنون به خدا این همه دیوانه نبود

شمع اگر جلوه نمیکرد به هرمحفل و بزم

سوزش عشق به بال و پر پروانه نبود

آتش عشق اگر در دل من شعله نداشت

روز و شب چشم و دلم بر در این خانه نبود

دانه خال تو گویند که دام است ولی

مرغ دل بال نمی زد اگر این دانه نبود

مطلب مشابه :متن عاشقانه فانتزی کوتاه (50 جمله از زیباترین احساسات عاشقانه برای عشق)

جمله عاشقانه جذاب و کوتاه

تصادفی بایکی آشنامیشی بعد اون کل داستان زندگیتو درک میکنه، ازت جوری مراقبت میکنه که هیچکسی تاحالا اینجوری مراقب قلبت نبوده، جوری حرفاتو میفهمه که هیچکسی تو تموم این سالها نفهمیده.درست مثل اینکه خدا بعد از یه عالمه سختیا یکیو میاره میگه: ببین هنوزم هواتو دارم.

چقدر خوب می‌بود

قَلبی را بیابی که دوستت بدارد

بی آن که چیزی بخواهد،

جز این که حالت

خوب باشد

خواستم بگم

تا بهار اومده بیا

تا هوا دلبره بیا

تا من دلم تنگه بیا..

میروم تا لبِ ایوانِ فراموشی و برمیگردم

در توانِ منِ دیوانه فراموشی و دل کندن نیست

به جای پيرهن

زندگی‌ام را تنت می‌کنم

دلم را گوشه‌ی واژگانم گره می‌زنم

راه نرو

تو به جانِ آویخته‌ام بوسه بزن

تا دستان زندگی

خط بخورد…

تو برای من با ارزشی.

نگفتم مهمی ، نگفتم قشنگی،نگفتم دوست دارم،

 گفتم برام با ارزشی.

وقتی یه نفر برای آدم با ارزشه،

وقتشو براش خالی میکنه،

به خاطرش قید خیلی چیزارو میزنه،

برای خواسته هاش احترام قائله،

برای خوشحال بودنش تلاش میکنه،

موقع مشکلاتش کنارش میمونه،

وقتی نمیتونه مثل همیشه باشه درکش میکنه.

 ارزش قائل شدن برای یه آدم

خیلی مهم تر از دوست داشتنه

شادیِ کوچکی می‌خواهم؛

آنقدر کوچک که کسی نخواهد

آن را از من بگیرد.

در جشن طلوع صبح در باغ وجود

آن گل که به روی صبح خندید تویی

با نگاه تو

صبح در چشمانم قدم میزند

پنجره سلام می کند

کوچه شاعر می شود و جهانی

انگشت به دهان ‌مى اندیشد

به فلسفه‌ى دوست

داشتنت

مطلب مشابه: متن عاشقانه کمیاب کوتاه (99 متن خفن لاکچری نایاب احساسی برای عشق)

متن زیبای احساسی عاشقانه برای عشق

یک شب بخیر

با طعم بوسه کفایت می کند.

در کنار تمام دوستت دارمهایی

که تو تا بحال دم گوشم نگفته‌ای

و من جانانه نبوسیده‌امت.!

شب است

و عطر خواستنت

دوباره گيج مي ڪند

ثانيه‌هاے بيقرار را

تو ڪجاے جهان منی

اے نزديڪ ترين دور!

ڪه من سال هاست

شب را به انتظار نشسته‌‌ام

و سهم چشمانم هميشه بی‌خبريست.

امشب اندوه تو…

بیش از همه شب شد یارم

وای از این حال پریشان

که من امشب دارم…

سال ها رفت و هنوز

یک نفر نیست بپرسد از من ،

که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

صبح تا نیمه ی شب منتظری

همه جا می‌نگری

گاه با ماه سخن می‌گویی ،

گاه با رهگذران

خبر گمشده ای می‌جویی ،

راستی !

گمشده ات کیست؟

کجاست !؟ .

دیدَمَت

آهسته پرسیدمت

خواندمت

بر ره گل افشاندمت

آمدی

بر بام جان پر زدی

همچو نور

بر دیده بنشاندمت

بُردمت تا کهکشان‌های عشق

پَرکِشان تا بی‌نشان‌های عشق

گفتمت افتاده در پایِ عشق 

زندگیست رویایِ

 زیبای عشق

عشق

نه آدمیزاد است

و نه جانوری بیرحم و درنده …

نه چشم‌های هیز دارد و نه چنگال آماده …

عشق یک حال خوب است برای …

تابِ زخم‌های وامانده …!

از میان تمام چیزهایی که

لمس کرده ام، تنها تویی که

میخواهم به لمس کردنش

ادامه دهم

نفس کشیدن بدونِ تو،هدر دادنِ زندگیه ..

شکنجه ست ..درده ..سخته ..

آخه تو همون نفسی که میکشمی ..

تو اکسیژنی برای این تن .

مطلب مشابه: شعر تولد عاشقانه، احساسی، رسمی و ادبی (اشعار تولدت مبارک کوتاه)

جمله عاشقانه رمانتیک زیبا کوتاه

گاهی

باید ازمیان

بدترین روزهای زندگی

عبور‌کنیم

تا به بهترینهایش برسیم

یک روز می ‌رسد که در آغوش گیرمت

هرگز بعید نیست ،

خدا را چه دیده ‌ای ؟

صبح یعنی

من پا برهنه بدوم

تا وعدگاه عشق !

تو انیس

غنچه های گل سرخ شوی ..

من

مست و بیقرار

عطر نفس هایت را

یکجا

سر بکشم

هزار آفتاب خندان در خَرام توست

هزار ستاره‌ء گریان

در تمنای من

عشق را

ای کاش زبان سخن بود

باز کن پنجره را

صبح آمده

آغاز زیستن است

و تکرار بودنها

چشمانت را بازکن

آفتاب آمده

تا تو را 

با طنازی لبخندش

“به صبح به خیری”

عاشقانه پیوند دهد

مطلب مشابه: متن عاشقانه برای عشقم ( 50 متن کوتاه قشنگ برای عشق عزیزم و همسرم )

هر صبح

چشم در چشم تو بيدار مى شوم

و يادم مى آيد

كه با چشمهاى تو

خوابم بُرده است

بيدارم نكن، دارم

خواب می بينم.

غروب طپش قلبم را بهم میریزد

 و دلتنگیم را دوچندان

هیچ چیز بہ اندازہ تو تماشایے نیست

حتے عڪس ماہ در برڪه

دوست دارم

تو را ببینم ڪہ آنسوے خیابان

 در انتظارم ایستادہ اے

غروب طپش قلبم را بهم میریزد

 و دلتنگیم را دوچندان

هیچ چیز بہ اندازہ تو تماشایے نیست

حتے عڪس ماہ در برڪه

دوست دارم

تو را ببینم ڪہ آنسوے خیابان

 در انتظارم ایستادہ اے

دستم به بودنت

نمی رسداما بگذار سر بسته از دلم برایت بگویم

طوری دوسـتت می دارم

که هر شبانه روز بی آنکه ببینمت

بی آنکه ببوسمـــت

بی آنکه لمست کنم

هیچ چیز جهان را بجز عشق تو

و دوست داشتن تو

جدی نگرفته ام ..

مطلب مشابه: اشعار شهریار با مجموعه 100 شعر عاشقانه، غزلیات و اشعار ترکی

شاید عشق همون خیالِ راحتیه که

کنارِ یک آدمِ امن تجربه می‌کنیم

بین این همه ناامنیِ آدمها..

ظهر

چتر گرمایش را بر سر من انداختہ….

تا مرا از پاے در بیاورد

او نمے داند.!!

براے من

هیچ گرمایے سوزان تر از گرماے

آغوش تو نیست

عشق جان

خنک باد سحرگاهی که در کوی تو گه گاهش

مجال خاک بوسی هست و ما را نیست آن یارا

شکایت نامه شوق تو را بر کوه اگر خوانم

ز رقت چشمه‌ها گردند گریان سنگ خارا را

خوشبختی یعنی

درخاطر کسی ماندگاری

که لحظه های نبودنت را

بـا تـمام دنیـا معامله نمی کند

میگفت اگه ناراحتی بیا باهم ناراحت باشیم

و اگه ترسیدی بیا باهم بترسیم

اگه خسته شدی بیا باهم خسته باشیم

میگف یعنی میگم منو توو همچیه خودت شریک کن

رو من همه جوره حساب کن

چه توو شادی چه توو غم چه هرچی

شما بودین عاشقش نمیشدی؟

رویای من هر صبح

از پلک های تو  آغاز میشود

در چشم هایم هیچ حرفی نیست

جز انعکاس

دوستت دارم

باز کن پنجره را

صبح آمده

آغاز زیستن است

و تکرار بودنها

چشمانت را بازکن

آفتاب آمده

تا تو را 

با طنازی لبخندش

“به صبح به خیری

” عاشقانه پیوند دهد

هر صبح

چشم در چشم تو بيدار مى شوم

و يادم مى آيد

كه با چشمهاى تو

خوابم بُرده است

بيدارم نكن، دارم خواب می بينم

من اگر بخواهم

نقشی از نور

روی چشمهایت بگذارم،

اگر بخواهم

پاره ای صبح روی لبهایت قرار دهم،

اگر بخواهم گل کردنت را

روی تمام ایوان ها ببینم ،

کافیست بخندی ،

کافیست به یاری این شعر،

با دهانت در آیی.

  • برچسب ها:
  • اشتراک گزاری:

مطالب مرتبط

ارسال نظر

شما اولین نفری باشید که در مورد پست مربوطه نظر ارسال میکنید...
شبکه های اجتماعی ما
لینک های مفید