از استقلال راهبردی تا پذیرش هژمونی رقیب؛ چرا هند تسلیم چین شد؟
چرخش ناگهانی دهلینو در برابر پکن ناشی از ضعف یا فقدان اراده ملی نیست، بلکه نتیجه بازگشت دونالد ترامپ است؛ رئیسجمهوری که با تاکید بر دیپلماسی «اول آمریکا»، پوشش راهبردی هند را تحت شعاع قرار داده است.
به گزارش تجارت نیوز، بر اساس معیارهای تاریخی، هند کشوری نیست که بهراحتی به فشارها تن دهد. جواهر لعل نهرو، نخستوزیرهند، پرچمدار سیاست بیطرفی بود و جانشینانش نیز بر نوعی از «استقلال راهبردی» تاکید داشتهاند. با این حال، هند اخیرا بیش از هر زمان دیگری در برابر تحرکات چین کوتاه آمده و امتیاز داده است.
در شش ماه گذشته، آجی دوال، مشاور امنیت ملی، راجنات سینگ، وزیر دفاع و اس. جایشانکار، وزیر امور خارجه همگی به چین سفر کردهاند. هر سفر با وعدهای برای عادیسازی روابط پایان یافته، حتی در شرایطی که تحرکات پکن ادامه دارد. با این همه نارندرا مودی نیز خود را برای سفر به چین آماده میکند و بهنظر میرسد که این روند را با پذیرش شروط چین تکمیل خواهد کرد.
پشت پرده نرمش هند در برابر چین
به نوشته فارین پالسی، این چرخش ناگهانی ناشی از ضعف یا فقدان اراده ملی نیست، بلکه نتیجه بازگشت دونالد ترامپ است؛ رئیسجمهوری که با تاکید بر دیپلماسی «اول آمریکا»، پوشش راهبردی هند را تحت شعاع قرار داده است. از زمان آغاز دور دوم ریاستجمهوری ترامپ، چین اطلاعات نظامی در اختیار پاکستان قرار داده، مهندسان خود را از کارخانههای هند فراخوانده، دسترسی نیروهای هندی به مناطق مرزی مورد مناقشه در لداخ را محدود و نام مناطقی در ایالت آروناچال پرادش هند را بهطور رسمی تغییر داده است.
در مقابل، هند برای حفظ فرایند عادیسازی، سکوت اختیار کرده و از رویارویی مستقیم پرهیز کرده است. در شطرنج جدید هند-اقیانوسیه، محاسبه دهلینو روشن است: پذیرش موقت چین در قیاس با اعتماد به حمایت تضمینشده آمریکا هزینه کمتری دارد. این تغییر همچنین نوعی تجدید آرایش بنیادین در ژئوپلیتیک منطقه است؛ جایی که استقلال استراتژیک هند جای خود را به تسلیمگرایی واقعگرایانه میدهد.
واقعیتی غیرقابل انکار!
در جریان درگیری مرزی هند و پاکستان در ماه مه، شواهدی از تمایل دهلینو به عقبنشینی از مواضع ضدچینی نمایان شد؛ درحالیکه چین اطلاعات ماهوارهای زنده درباره تحرکات ارتش هند در اختیار پاکستان قرار میداد، دهلینو در گفتوگوهای آتشبس هیچ اشارهای به نقش چین نکرد. معاون ارتش هند بعدها مدعی شد که چین از این درگیری بهمثابه «آزمایشگاهی زنده» برای آزمون سیستمهای تسلیحاتی خود استفاده کرد؛ درحالیکه ۸۱ درصد از تجهیزات نظامی خریداریشده پاکستان در ۵ سال گذشته از چین تامین شده بود.
در گذشته، وزیر خارجه هند شرط عادیسازی روابط با چین را بازگشت به وضعیت عادی در مرز لداخ میدانست. اما علیرغم توافق اکتبر گذشته، هنوز سربازان هندی اجازه دسترسی به مناطق «موقت و محدود» مرزی را ندارند. هیچیک از طرفین نیز از شمار نیروهای خود نکاهیدهاند. با این حال، در سفر اخیر جایشانکار به پکن، او از بهکار بردن عبارت «بازگشت به وضعیت پیشین» خودداری کرد و بهجای آن از «مسیر مثبت روابط دوجانبه» گفت. بهنظر میرسد دولت مودی اکنون این وضعیت جدید را بهعنوان واقعیتی پذیرفتهشده در نظر گرفته است.
سکوت پرمعنای هند
اوایل ژوئیه، بلومبرگ گزارش داد که شرکت فاکسکان (تأمینکننده اصلی اپل) بیش از ۳۰۰ مهندس چینی را از کارخانههای خود در هند را خارج کرده؛ اقدامی که برنامههای اپل برای گسترش مونتاژ آیفون در هند را مختل میکند. دولت هند این موضوع را اختلافی میان اپل و فاکسکان دانست و درباره احتمال دخالت چین سکوت کرد.
پیش از این، چین صادرات اقلامی حیاتی به هند مانند آهنرباهای خاص، ماشینهای حفاری تونل و کودهای مشخص را محدود کرده بود؛ اقلامی که برای توسعه خودروهای برقی، راهآهن سریعالسیر و امنیت غذایی هند حیاتیاند. هند بهجای واکنش قاطع، تنها اعلام کرد که «وضعیت را زیر نظر دارد» و واردکنندگان را به یافتن گزینههای جایگزین فراخواند.
در سطحی عمیقتر، دولت هند احتمالا به دنبال کاهش موانع سرمایهگذاری چین در کشور است. موسسه دولتی NITI Aayog پیشنهاد داده که مقررات سختگیرانه درباره سرمایهگذاری شرکتهای چینی با هدف جذب سرمایه و فناوری چین در بخش تولید کاهش یابد.
علاوه بر این در مه، چین برای پنجمین بار نام رسمی مناطق در ایالت آروناچال پرادش را تغییر داد و منتشر کرد؛ منطقهای که چین آن را «تبت جنوبی» مینامد. هند این نامگذاری را رد کرد، اما واکنش تندی نشان نداد در ژوئیه، چین از حضور دالاییلاما در جشن تولد ۹۰ سالگیاش در دارامسالا انتقاد کرد و به دهلی هشدار داد که از دخالت در امور داخلی چین، از جمله مساله جانشینی دالاییلاما، خودداری کند.
سفارت چین در دهلی نیز به تحلیلگران هندی هشدار داد که از موضوع تبت و حمایت عمومی از دالاییلاما در فضای سیاسی پرهیز کنند. هند ترجیح داد سکوت اختیار کرده تا فرآیند عادیسازی مختل نشود.
ترکشهای راهبرد واشنگتن
سالهای گذشته، سیاست خارجی هند بر سه اصل استوار بود: حفظ استقلال راهبردی، موازنه میان واشنگتن و سایر متحدان، و تکیه بر آمریکا در شرایطی که دهلینو تحت فشار چین قرار داشت. اما با بازگشت ترامپ، این محاسبات بر هم خوردهاند. سیاست «اول آمریکا» بهجای ایجاد اتحادهای راهبردی، بر منافع کوتاهمدت ایالات متحده متمرکز شده است.
ترامپ ماه آوریل تعرفه پایه ۱۰ درصدی بر همه واردات وضع کرد و کشورهای دارای «رفتار تجاری ناعادلانه» – از جمله هند – را به تعرفههای اضافی تهدید کرد. مذاکرات برای معافیت یا توافق تجاری کوچک نیز تاکنون به نتیجه نرسیده است.
ترامپ همچنین کشورهای واردکننده نفت روسیه – که ۴۰ درصد از واردات نفت هند را تشکیل میدهد – تهدید به اعمال تعرفه ۱۰۰ درصدی ثانویه کرده، مگر اینکه کرملین بر اساس شروط آمریکا با آتشبس در اوکراین موافقت کند. این تهدیدها هند را با عدم قطعیت های فزایندهای مواجه کرده و باعث شده چین شریک اقتصادی سادهتری بهنظر برسد.
در ژوئن، ترامپ فرمانده ارتش پاکستان را در کاخ سفید پذیرفت و مدعی شد که «جنگ هستهای را در آسیای جنوبی متوقف کرده است» و آمادگی دارد در مسئله کشمیر میانجیگری کند. این اظهارات توهینآمیز برای هند، نشانهای از چرخش واشنگتن به سمت اسلامآباد بود.
همزمان وزارت دفاع آمریکا نیز از استرالیا و ژاپن خواسته که برنامههای مشخصی برای درگیری احتمالی بر سر تایوان ارائه دهند؛ درخواستی که ممکن است در آینده در اختیار هند نیز قرار بگیرد. چنین خواستهای، در کنار فشار برای افزایش بودجه دفاعی، تا ۵ درصد تولید ناخالص داخلی ، میتواند بنیانهای اجتماعی سیاستهای داخلی مودی را تضعیف کند.
در این میان، گفتوگوی امنیتی چهارگانه موسوم به «کواد» به حاشیه رانده شده و جای خود را به توافقهای دوجانبه داده است.
تسلیم یا واقعگرایی استراتژیک؟
در کمتر از شش ماه، ایالات متحده از شریکی غیرقابلجایگزین به بازیگری غیرقابلپیشبینی برای هند تبدیل شده است. این گزاره در شرایط عادی نگرانکننده است، چه برسد به زمانی که هند با چین درگیر چالشهای جدی است.
دهلی در برابر چین عقبنشینی میکند، نه از سر خوشخیالی، بلکه به این دلیل که هزینه مقاومت بدون حمایت واشنگتن بسیار بالاست. این رویکرد هم حاصل ضعف نظامی و فناوری ۱۱ ساله دولت مودی است، هم نوعی واقعگرایی تحمیلی.
از دیدگاه هند، در شرایط کنونی «استقلال راهبردی» به این معناست که کدام وابستگی، درد کمتری دارد. توازن میان دو ابرقدرت تنها در صورتی ممکن بود که هر دو به خویشتنداری پایبند باشند. رابطه نابرابر با چین دستکم خطوط قرمز مشخصی دارد. با رعایت منافع اصلی چین – شامل تبت، تایوان و دریای جنوبی – میتوان به عادیسازی تظاهر کرد چرا که این تساهل، نوعی ثبات به همراه دارد.
اما سیاست ایالات متحده ترامپ فاقد چنین قطعیتی است. احترام متقابل، پاداشی نمیآورد و سرپیچی مجازات دارد. هند نه به دلیل اعتماد به چین، بلکه بهدلیل بیاعتمادی به آمریکا تسلیم شده است. ترامپ در دور دوم ریاستش، تسلیمپذیری هند را به گزینهای ارزانتر از مقاومت راهبردی بدل کرده است.
این هزینه فقط متوجه هند نیست، بلکه گریبان همه کشورهایی را خواهد گرفت که زمانی بر قدرت آمریکا برای مهار جاهطلبی چین حساب کرده بودند. اگر ایالات متحده بار دیگر هنر «اطمینانبخشی» را نیاموزد، تسلیم ناخواسته هند در برابر چین بهمثابه زنگ خطر جدی بهحساب خواهد آمد.
- برچسب ها:











