متن غمگین بیو احساسی ( 150 متن بیو غمگین و گریه دار ناراحت کننده )
در این قسمت از سایت ادبی و هنری متنها چندین متن غمگین بیو را برای شما دوستان گردآوری کردهایم. شما عزیزان میتوانید این متون غمگین کوتاه را برای بیو خود در فضاهای مجازی استفاده کنید. با ما همراه شوید.
چندین شعر و متن غمگین بیو
بزرگ شدن اینطوریه که خسته ای
ولی وقت نداری خسته باشی
شبی شاید رها کردم
جَهانِ پر اضطرابم را…
وجدان انگار یه آپشنه،
رو بعضیا نصب شده رو بعضیا نه.
جاده اعتماد مقصدش تنفره…
ما از آنهایی که تَسلایشان میدادیم
غمگین تر بودیم…
من صبور نبودم
مجبور بودم…
اینو همیشه یادتون باشه
هیچ چیزی از هیچ کس بعید نیست…
اوّلم آرامِ دل بودی و آخر خصمِ جان….
با یقین آمده بودیم
مردد رفتیم…
حتی اگه قلبمو بشکنی تیکه هاشو ورمیدارم تا یه وقت دستتو نبره
نگاه كردن به تو آرامش است…
پس آغوشت چگونه است ؟
مطلب مشابه: جملات غمگین احساسی [ 50 جمله کوتاه درباره غم و ناراحتی ]
جملات گریه دار بیو
یه دیالوگ غمگین هست ک میگه:کاری نکن ازت متنفر بشم،دوست داشتنت به اندازه کافی دردناک هست:)
من ماندم و حلقه طنابی در مشت
با رفتن تو به زندگی کردم پشت
بگذار فردا برسد می شنوی
دیروز غروب ، عاشقی خود را کشت
درد اگر سینه شکافد ، نفسی بانگ مزن ! درد خود را به دل چاه مگو !
استخوان تو اگر آب کند آتش غم ، آب شو ، آه مگو !
جان غمگین ، تن سوزان ، دل شیدا دارم
آنچه شایسته عشق است ، مهیا دارم
سوز دل ، خون جگر ، آتش غم ، درد فراق
چه بلاها که ز عشقت من تنها دارم
شاید چشم های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک های مان شسته شوند
تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف تری ببینیم…
شبانه هایم برای تو
عشق هم…
خاطره ی مُرده ای باشد
برای وقت های کسالت
چند تکه از تو
پریشان افتاد
ته فنجانی که فالم را می گرفت…
می گفت آرام نیستی
و فردا هیچ نامه ای نخواهد آمد…
مطلب مشابه: متن غمگین و سوزناک زیبا [ 100 متن کوتاه غم انگیز و گریه آور ]
تو برو ، من هم برای اینکه راحت بروی میگویم : باشد ، برو خیالی نیست …
اما کیست که نداند بی تو تنها چیزی که هست خیال توست !
خیلی سخته خواب کسی رو ببینی که دیگه نمی تونی تو واقعیت ببینیش …
غمگینم مثل مرده ای که توان دلتنگی تسلی دادن به بازماندگانش را ندارد !
از همه آشنا ترم رفت و دیگه منو نخواس
فرصت گفتن نداد حتی برای التماس
از تو گفتن سوزش چشم می آورد و از تو نگفتن تورم گلو …
اونی که سکته ی قلبی کرده مُرده
اونی که سکوت قلبی کرده مُرده تر …
ساده ی ساده از دست میروند همه ی آن چیزها که سخت سخت به دست آمدند
قلبم بوی کافور میدهد ؛ شب به شب در آن مرده شورهـا آرزویی را غسل می دهند و کفن می کنند …
دنیا دنیای ریاضیست …
وقتی عشق را تقسیم کردند و تو خارج قسمت من شدی !
من و تو به رویاهایمان تنها یک رسیدن بدهکــاریم …
یادم می آید گفته بودی ساده و کوتاه نویسی را دوست داری
تقدیم به تو …
ساده و کوتاه تنها همین ? کلمه : برگرد ، غمگینم …
مطلب مشابه: متن درباره جدایی و جدا شدن ( 45 متن غمگین جدا شدن و رفتن احساسی)
متن کوتاه بیو بغض دار
نه صدای تو می آید
نه صدای قلبم
ما چه عاشقانه مرده ایم
کار من سخت تر از آنی شده که تو فکر میکردی عاشقت شدن دست من نبود که فراموش کردنت دست من باشد ؛ پس بیخود هی نگو “عادت میکنی”
سیگار را ترک می کنی می گویی : برای سلامتی مضر است !
حالا من از تو می پرسم : عشق من چه ضرری داشت که ترکم کردی ؟
هر روز خاکستر میشوم و فردا ققنوسی جدیدم !
مهم نیست که تو با من چه میکنی ، بیا ببین “برای تو” من با خودم چه میکنم !
عاقبت من شد سرنوشت جناغ ، همه سر شکستنم شرط بسته اند …
کاش میشد در غروب آفتاب
بی صدا با سایه ها کوچید و رفت …
خیلی سخته که برای دیگران مثل کوه استوار باشی اما تو خودت آروم آروم بشکنی …
خب مردمان حسود چرا ساکت ایستاده اید ؟ بروید به کارهایتان برسید ، نگران نباشید ؛ او دیگر خیال بازگشتن ندارد
انسان فقط از جنگ ، زلزله و سیگار نمیمیرد ؛ انسان روزی از لبخندهایی که نمیزند و اشکهایی که نمیریزد خواهد مرد
کسی چه می داند شاید دست هایت را در جیبم جا گذاشته ای که همیشه در میان آن به دنبال چیزی میگردم
مطلب مشابه: متن شب بخیر غمگین { 30 متن غم انگیز و احساسی شب بخیر به همسر }
وقتی “رفتی” تا آخر “برو”
وقتی “ماندی” تا آخر “بمان”
این تن خسته است از نیمه رفتن ها ، از نیمه ماندن ها …
به شوقِ پرواز بغل میگیرم آرزوهایم را …
ماههاست فراموشش کرده ام ؛ خاطراتش را هم …
ولی نمی دانم دستانم چرا هنوز به نوشتن نامش ذوق میکنند ؟!
ﺩﻟﻢ ﻟﮏ ﺯﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻫﻢ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﺎﺭﺩ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﻧﻪ ، ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﺎﺷﯽ …
یک حرف یک زمستان آدم را گرم نگه می دارد …
و بعضی اوقات هم یک حرف یک عمر آدم را سرد می کند …
حرف ها چه کارها که نمی کنند
ﻳﻜﻢ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻫﻮﺍﻱ ﺍﻳﻨﺎﯾﻲ ﻛﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯿﺨﻨﺪﻥ ﻭ ﻣﻴﺨﻨﺪﻭﻧﻦ رو ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ، ﺍﯾﻨﺎ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎﻳﺸﻮﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻏﺼﻪ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﻥ …
خدایا مگر بودن او در کنارم چقدر از جهانت را میگرفت ؟
سخت است اتفاقی را انتظار بکشی که خودت هم بدانی در راه نیست …
این همه نامه های مرا به آتش نکش ؛ خون بهای دل من زیاد است !
برای هر اتفاقی می توان پاسخی یافت جز برای رفتن های نابهنگام …
شاید رفتن خود پاسخ یک اتفاق است و هیچکس نمیداند جز آنکه رفته است !
آنهایی که حرف برای گفتن کم دارند ، درد برای نگفتن زیاد دارند …
مطلب مشابه: متن جاده با جملات کوتاه عاشقانه شاد و غمگین (عکس نوشته جاده)
متن بیو ناراحتی و غصه
خودمو بغل میگیرم و میگم : غصه نخور … شاید درست نشه ولی تموم که میشه !
بهار دارد مى آید ، ترسم اما از نرفتن سردى توست !
خلاصه بگویم ماجرا از آنجا شروع شد که در شب آرزوها من او را آرزو کردم و او عشقش را …
همه چیز تقصیر تو نبود ، من هم مقصر بودم که احمقانه باور کرده بودم بودن در عین نبودنت را …
ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻗﺘﻲ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﻲ ﻭ ﻓﮑﺮ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻲ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﻱ ﮐﻪ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﻲ ﻭ ﻣﻲ ﺧﻨﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻲ …
بالای قبر خود نشسته ام ، زار میزنم :
چرا هر روز مرا می کشید ولی خاکم نمیکنید
خیالت خیال رفتن ندارد …
خودت چه ؟ قصد آمدن نداری ؟
غم انگیزترین جدایی اونی بود که :
نه کسی گفت “چـــرا ؟” و نه کسی فهمید “چـــــرا ؟”
مطمئن باش هیچوقت فراموشت نکرده ام ؛ فقط دیگر ساکت شده ام ، همین …
ترسم از آن است که آنقدر پیر شوم که دندانی برای روی جگر گذاشتن نداشته باشم !
من همیشه از اول قصه های مادربزرگ می ترسیدم و آخر هم به واقعیت می پیوست …
یکی بود … یکی نبود !
شعر گاهی می گریاندم اما کلمه ای نیست در جهان که بازم بدارد از گریستن
حسن آذری
تموم کوچه ها تاریکن اینجا
تموم آرزوها دست بادن
من از این آدمک ها ناامیدم
که چشمای منو به گریه دادن
سال نو میشه و زخمه من کهنه تر …
پس ای زخم ، کهنه تر شدنت مبارک
تنها بی هوایی آدمی را خفه نمی کند ، گاهی هوایی شدن آرام آرام بدون روسیاهی خاموشت می کند !
بیچاره مترسک …
سرتاسر سال از مزرعه محافظت میکرد ولی با آغاز فصل سرما تنش هیزم کشاورز شد !
آری ، پاداش وفاداری جز این نیست
میدانی از کجای زنگی بیشتر خسته ام ؟
آنجایی که وسط خنده هام بغض میکنم …
مطلب مشابه: متن خداحافظی غمگین و عاشقانه (58 متن سنگین خداحافظی کردن با عزیزان)
بگذشت در فراق تو شبهای بی شمار
هر شب درین امید که فردا ببینمت !
کمی بر من بتاب …
روزهای سردیست و دوست داشتنت دارد در من یخ میزند !
سخت است فراموش کردن کسی که با او همه چیز و همه کس را فراموش میکردم !
لغت نامه هاى دنیا را باید آتش زد !
جلوى واژه ى نبودن نوشته اند : “عدم حضور شخصى یا چیزى” ؛ همین !
چقدر نبودن تو را ساده فرض مى کنند ؟!
دلم دیگر به زندگی گرم نیست
مادر میگوید : باید کمی به خودت برسی !
اما چگونه ؟ وقتی از هر طرف میروم به تو میرسم ؟!
خنده های زورکی ام را باور نکنید
من بدون گریه میمیرم …
شیشه های خانه ها را دستور دادند دوجداره باشد ، دیگر وقتی باران می بارد صدایش شنیده نمی شود …
دراز میکشم
خیره میشوم به سقف
اشکهایم میچکند
سر میخورند و میروند به جایی که تو همیشه میبوسیدی …
- برچسب ها: