شعر عاشقانه تک بیتی (بیش از 100 اشعار تک بیتی احساسی شاعران مختلف)

  • توسط: admin


شاعران بسیاری در طول تاریخ درباره عشق نوشته‌اند. به همین دلیل ما امروز در سایت ادبی متن‌ها قصد داریم چندین شعر عاشقانه تک بیتی را برای شما دوستان قرار دهیم. امیدواریم اشعار عاشقانه تک بیتی مورد توجه شما دوستان قرار بگیرد.

اشعار عاشقانه و احساسی تک بیتی

رفتنت چون بودنت تکرار رنج زندگی است

مثل جای خالی ساعت به دیوار اتاق

به جز تو که همه جاییّ و نیستی ای عشق

عیان به چشم ندیدیم این‌قَدَر پنهان

آسودگی ام نیست بسی بی تو ، شکستم ..

چون بی سر تو ،..شانه ی من جای دگر نیست…

گفتم به دعا که چشم بد دور از تو

ای دوست ، مگر چشم بدت من بودم؟

خنده می بینی ولی از گریه ی دل غافلی

خانه ی ما اندرون ابر است و بیرون آفتاب

حظه ی بغض نشد حفظ کنم چشمم را

در دل ابر نگهداری باران سخت است

ز روزگار مرا همیشه خود دردی بود

غم تو آمد و آن را هزار چندان کرد …

باز می پرسی که دردت چیست؟ بنشین گوش کن!

درد من، این درد بی درمان من چشمان توست

پا به پا کردم و جان کندم و گفتم آخر

دوستت دارم و گفتی نظر لطف شماست

دیگری نیست که مِهر تو در او شاید بَست

چاره بعد از تو ندانیم بجز تنهایی

نفسم بند نفسهای کسی هست که نیست

بی گمان در دل من جای کسی هست که نیس

مطلب مشابه: بهترین اشعار خیام شاعر بزرگ (گلچین 50 شعر عاشقانه کوتا و بلند)

شعر تک بیتی احساسی زیبا

من قرن‌ها پیش در بهشت گمت کرده بودم

رد عطرت را که دنبال کردم به دنیا آمدم

رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن

یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتن

در دورانی که همه به فکرِ چشمِ زیبا هستند

تو به فکرِ نگاهِ زیبا باش….

جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید

دل به جان آمد و او بر سر نازست هنوز

چشمانت شبیه برف هزار ساله ای است

که زندگی را

از یاد زمین برده

تنها به این خوشم شب یلدا که بگذرد

شبهای انتظار تو کوتاه می شوند!

آه از آنان که در قلبمان خانه دارند

و خود بی‌خبرند….

زندگی‌یعنی‌ببوسی‌دست‌مادررافقط…

گرچه‌لب‌های‌توهم‌بدجور…اصلابگذریم!

نمیدانم چه رازی خفته در چشمان زیبایت

که عاقل سمت چشمت میرود، دیوانه می آید !

وجودت میان آرزوهایم همیشگیست

اشعار کوتاه عاشقانه

به نجوایی صدایم کن

بدان آغوش من باز است.

غافلی از حال دل

ترسم که این ویرانه را

دیگران بی صاحب انگارند

و تعمیرش کنند

از کف من برده قرار ، عشق تو

در دلم افکنده شرار ، عشق تو

در هوایت دل گسستم از همه دلبستگی ها

هیچ کس غیر از خیالت در دلم همراه نیست

روی بنما که

با وجود تو نظر بازی بیجا عیب است

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی

من در تو نگاه میکنم

در تو نفس میکشم

و زندگی مرا تکرار می کند

#شاملو

یادت شب ها می پیچد در خیالم

و من پر می شوم از تو

یکباره چرا قطع نظر می کنی از ما

روزگاریست که سودازده ی  روی توأم

ماييم و

سينه ای‌ که در آن ماجرای توست

خوشا به بخت بلندم که در کنار منی

بگذار که من

چون تو کسی داشته باشم

مرا تنها گذاشته ای

سهم من از تو فقط سوختن است

عشق تو

در درون جان من جا دارد

روزگارم همه در حسرت بودنت گذشت

نگذار که

در حسرت دیدنت بمیرم

مطلب مشابه: شعر درباره خدا (مجموعه 60 اشعار در وصف پروردگار و بزرگی خداوند)

شعر کوتاه احساسی

من به چشم تو گرفتارم و محتاج

من عاشق تو هستم این گفتگو ندارد

بارانیست هوای دلم چون ندارمت

چون یاد جمال تو کنم مست شوم ، من

تو را

می‌ خواهم هر شب

اما با اندوه نداشتنت چه کنم ؟

موج گیسویت مرا از ریشه کند

ور با تو بود دوزخ در سلسله آویزم.

مرا به گردش صد قصه میبرد چشمت

چگونه سیر شود

چشمم از تماشایت ؟

از جان دوست‌ تر دارم تو را

دیری است دلم چشم به راهت دارد

آغوش به آغوش

بوسه به بوسه

من تو را دیوانه وار دوست دارم

اشتیاق رویت از چشمم خواب ربوده

بی تفاوت شده ام

خوب نگاهم کن و بعد

جمع کن عاشقیت را و برو هیچ مگو

شعر زیبا و عاشقانه از شاعران مختلف

خط خورده اعتمادم از دست نسل آدم

عمریست دور قلبم

دیوار چین کشیدم.

موهایت را باد در هم ریخته

 دلم را تو

می روی

پشت سرت مانده دو چشم نگران

عمر من سر میرود با حسرت آغوش تو

آنجایی که خیال تو مرا می برد

شرابم نمی برد

تو را چند بار دوست دارم 

ولی هر بار 

بسیار تر

آن یار طلب کن که تو را باشد و بس

درد نمیکردی ولی امروز کشیدمت

کاش زودتر عاقل شده بودم

دلی دارم ز عشقت از جنون پر

روی تو هرگز ز خیالم نشود دور

ربودی دل ز من چون رخ نمودی

عشق تو

به تار و پود جانم بسته است

در پیش نگاه تو زبانم بسته است

از همه سو به تو محدودم

ز همه دست کشیدم

که تو باشی همه ام

با تو بودن زِ همه دست کشیدن دارد

مطلب مشابه: شعر زندگی از شاعران مختلف (55 شعر زیبا درباره زندگی)

من ز جان دوست ترت می دارم

بهای وصل تو گر جان بود ، خریدارم

امشب تمام حوصله ام را جمع كرده ام

به تكرار نام تو

دلتنگم

كه صدايت كنم

و تو بگویی

جان دلم

#سارا قبادی

بی تو موجی از غم نشسته بر دل

انگار

با تمام جهان

وصل می شوم

در لحظه ای که می کشمت تنگ در بغل

#حسین منزوی

نه ره گریز دارم

نه طریق آشنایی

به کجا روم ز دستت که نمی دهی مجالی

#سعدی

ناگهان یک شب سراغم آمد و با خنده گفت

نوشداروى توام

با طعنه گفتم زود نیست!

كاسه شعرِ من از دست تو افتاد و شكست

عاشقان! فرصت خوبيست، غزل جمع كنيد.

در سر هوس عشق تو دارم همه روز

سایه ی توام به هر کجا روی

ما رگ جان را

به آن زلف پریشان بسته ایم

من ریخته ام هر چه دلم را سر راهت

ای برده مرا صبر و قرار  کاش بیایی

#لیلا مقربی

مطلب مشابه: اشعار عاشقانه معروف شاعران بزرگ (100 شعر کوتاه و بلند احساسی)

من به هر راه روم

ساکن آغوش توام

نام تو ، بهترین سرود زندگیست

آغوش تو آرام کند موج دلم را

ز کدام رَه رسیدی؟ ز کدام در گذشتی؟

که ندیده دیده ناگَه، به درون دل فِتادی؟

اندوه من اینست ، که در دفتر شعرم

یک بیت به زیبایی چشم تو ندارم

مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم

که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم!

می بوسمت یک روز در میدانِ آزادی

می بوسمت وقتی که تهران دستِ ما افتاد

#امیر_رضا_وکیلی

هر گوشه‌ی این شهر کسی خواب ندارد

درگیر همان‌کسی که آسوده به خواب است

#علی_سید_صالحی

من به امّيدِ وفاىِ تو به دام افتادم

ورنه با سلسله ى زلف چه كار است مرا؟

#نجیب_کاشانی

سرو آزادیم، ما را حاجت پیوند نیست

هرکه از ما بگذرد چون آب، ممنونیم ما

#صائب_تبریزی

امید من به وفا کردنت حماقت بود

حکایت دل من با تو عین برجام است…

 #احمد_صالحی_نژاد

گر ز آمدنت خبـر بیارند

من جان بدهم بـه مژدگانی….

#سعدی

من اگر برای سیبی، ز بهشت رانده گشتم

به هوای سیبت اکنون، به بهشت دیگر آیم‌

#حسین_منزوی

گویند طبیبان که بگو  درد خود اما

دردی که گذشته ست ز درمان به که گویم؟

#هلالی_جغتایی

مطلب مشابه: شعر رفیق؛ 100 اشعار زیبا در وصف رفاقت و دوستان

شب را به خواب‌دیدنِ تو روز می‌کنم

با روزهای تلخِ ندیدن چه می‌کنی

#مژگان_عباسلو

مرا به گوشه‌ی آغوشِ خویش دعوت کن

مگر به جز تو کسی گوشه‌ی دلم دارم؟

#معصومه_صابر

آن بهشتي كه همه در طلبش معتكف اند

منِ كافر، همه شب با تو به آغوش كشم

#خواجوي_كرماني

مگر جانی که هرگه آمدی ناگه برون رفتی؟

مگر عمری که هر گه می‌روی دیگر نمی‌آیی؟!

#هلالی_جغتایی

گفتی که به یک بوسه دو صد دل بستانی

ای جان به فدای تو و این گرمی بازار

#نظام_وفا

جانم فدای زلف تو آن‌دم که پُرسَمَت

کاین چیست؛ مویِ بافته؟گویی که دامِ توست

#اميرخسرو_دهلوى

غیر لیلا رنج  مجنون را نمی فهمد کسی ….

آنچه آید بر سرم را، یار می فهمد فقط !

در کدامین آیه آمد قتل عاشق مستحب؟.!

کین چنین ذکر مدامت راندن قلبم شده؟

انتقام هرزه گويان را به خاموشى گذار

تيغ ميگويد جواب مرغ بى هنگام را

#صائب_تبريزى

ﻭﺻﻞ ﺗﻮ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﺼﯿﺐ ﻏﯿﺮ ﺷﺪ

ﺁﻧﭽﻪ ﻧﺸﺪ ﺣﻼ‌ﻝ ﻣﺎ , ﺑﺎﺩ ﺣﺮﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ

ﻫﺪﺍﯾﺖ ﻃﺒﺮﺳﺘﺎﻧﯽ

گفته بودی عاقبت یک روز میبینی مرا

این قرار نصفه نیمه بیقرارم کرده است…!

ﺗﻤﺎﻡ  ﺟﺎﻥ ﻭ ﺗﻨﻢ ﺭﺍ بکش ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺖ…

ﻣﺮﺍ ﮐﻪ ﻃﺎﻗﺖ  ﯾﮏ ﭘﯿﺮﻫﻦ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﻧﯿﺴﺖ..!

“ﻋﻠﯽ ﺷﮑﺮﯼ”

شب زِ نورِ ماه رویِ خویش را بیند سپید

من شَبَمْ تو ماهِ من بر آسْمانْ بی‌من مَرو

#مولانا

من از غم تو غزل می سرایم و آن را،

تو عاشقانه به گوش رقیب میخوانی!!!

#سجاد_سامانی

یک مصرع است حاصل عمری که داشتم

یار آمد و گرفت و به بندم کشید و برد…

#محمد_سهرابی

ناگهان آمد و زد، آمد و کشت، آمد و برد

او فقط آمده بود از دل ما رد بشود

#حامد_بهاروند

  • برچسب ها:
  • اشتراک گزاری:

مطالب مرتبط

ارسال نظر

شما اولین نفری باشید که در مورد پست مربوطه نظر ارسال میکنید...
شبکه های اجتماعی ما
لینک های مفید